( اسم ) مونث مستثنی جمع : مستثنیات .
مستثنیه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( مستثنیة ) مستثنیة. [م ُ ت َ نی ی َ ] ( اِخ ) از فرق مشبهه شیعه بوده اند. ( از خاندان نوبختی ص 264 ) ( از خطط مقریزی ج 4 ص 170 ).
مستثنیة. [م ُ ت َ نی ی َ ] (اِخ ) از فرق مشبهه ٔ شیعه بوده اند. (از خاندان نوبختی ص 264) (از خطط مقریزی ج 4 ص 170).
کلمات دیگر: