کلمه جو
صفحه اصلی

دو پهلو

فارسی به انگلیسی

double-edged, two-sided, two-edged, left-handed, double-barreled, two-edged, ambiguous, backhanded, equivocal, vague, evasive, equivocal(ly)

double-edged, left-handed, two-sided


فارسی به عربی

مریب

مترادف و متضاد

amphibole (اسم)
دو پهلو

ambiguous (صفت)
مبهم، دو پهلو، تاریک، با ابهام

equivocal (صفت)
دو پهلو، دارای ابهام، دارای دو معنی

two-sided (صفت)
دو پهلو، دو طرفه

فرهنگ فارسی

دارای دو تا پهلو .

فرهنگ معین

(دُ. پَ ) (ص مر. ) کنایه از: دارای دو مفهوم متفاوت .

لغت نامه دهخدا

دوپهلو. [ دُ پ َ ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) دارای دوتا پهلو. دارای دوضلع. دوسو. || کنایه است از سخن نیش دار و باکنایه. سخنی که از سر دورویی و دورنگی باشد. دورو. دورنگ : کلام ذووجهین ؛ عبارات دوپهلو، حرفهای دوپهلو یا سخنان دوپهلو، که موهم دو معنی است. ( یادداشت مؤلف ). || توأم. ( یادداشت مؤلف ) :
با دیوابوالمظفر کسبه به حق و داد
سیب دونیم کرده و گوز دوپهلوی
تو گنده مغز شعری و وی گنده مغز شرع
باوی به گنده مغزی همچون ترازوی.
سوزنی.

واژه نامه بختیاریکا

دو بِرِند


کلمات دیگر: