کلمه جو
صفحه اصلی

دم کرده

فارسی به انگلیسی

stuffy, airless, close, frowsty

airless


فارسی به عربی

صب

فرهنگ فارسی

منتفخ و باد کرده .

محلول رقیق حاوی اجزای حل‌پذیر گیاهان دارویی


فرهنگ معین

(دَ. کَ دِ ) (اِمر. ) هر نوع محلول دارویی گیاهی که از ریختن در آب جوش حاصل می شود.

لغت نامه دهخدا

دم کرده. [ دَ ک َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب )منتفخ و بادکرده. ( ناظم الاطباء ). || هر چیزی که به حرارت پست تر از جوش طبخ شده باشد. ( ناظم الاطباء ). برای تهیه دم کرده ماده دارویی را در ظرفی گذارده و آب جوشان به روی آن ریخته روی ظرف را می پوشانند و پس از اینکه مدت کافی برای اشباع آب از مواد مؤثره دارویی گذشت محصول را صاف کرده بکار می برند. ( از کتاب درمان شناسی ).

فرهنگ عمید

۱. هرچیزی که آن را دم کرده باشند از چای و قهوه و برنج و دارو.
۲. (صفت فاعلی ) بادکرده، ورم کرده.

فرهنگستان زبان و ادب

{infusion} [گیاهان دارویی] محلول رقیق حاوی اجزای حل پذیر گیاهان دارویی

پیشنهاد کاربران

جوشانده


کلمات دیگر: