کلمه جو
صفحه اصلی

سغ

فرهنگ فارسی

سقف، گنبد، دهان، کام، سقف خانه
( اسم ) سوراخ ثقبه .

فرهنگ معین

( ~ . ) (اِ. ) سوراخ .
( ~ . ) (اِ. ) شاخ گاو.
(سَ ) (اِ. ) سقف ، سقف خانه ، گنبد.

( ~ .) (اِ.) سوراخ .


( ~ .) (اِ.) شاخ گاو.


(سَ) (اِ.) سقف ، سقف خانه ، گنبد.


لغت نامه دهخدا

سغ. [ س َ ] ( اِ ) پوشش و سقف خانه و گنبد و امثال آن. پوشش خانه. ( رشیدی ) ( برهان ). || نوعی از عمارت طولانی و دراز و آن را به عربی ازج خوانند. ( برهان ). نوع عمارت است درازا و خمیده مانند طاق که به عربی ازج گویند. ( رشیدی ) ( آنندراج ). || شغ. سخ. ( از حاشیه ٔبرهان قاطع چ معین ). شاخ گاو. ( برهان ) :
ببازی و خنده گرفتن نشست
سغ گاو و دنبال گرگی بدست.
فردوسی.
|| کام. ( یادداشت مؤلف ). اکنون در تهران و بروجرد و کرمانشاه و گلپایگان و اراک ( سلطان آباد ) به معنی قسمت درونی فک اعلا بکار رود. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ).

فرهنگ عمید

شاخ گاو.

دانشنامه عمومی

سغ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بندرعباس در استان هرمزگان ایران است.
این روستا در دهستان سیاهو قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۴۷۱ نفر (۱۴۴خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: