دم براوردن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
ازفر , انته
مترادف و متضاد
ب انتها رسیدن، سپری شدن، مردن، سرامدن، منقضی شدن، تمام شدن، بپایان رسیدن، دم براوردن
بیرون دادن، دم براوردن، زفیر کردن
فرهنگ فارسی
( دم بر آوردن ) ( مصدر ) ۱ - بیرون آوردن هوا از ریه و قصبه الریه تنفس . ۲ - صحبت کردن سخن گفتن .
فرهنگ معین
( دم برآوردن ) (دَ. بَ. وَ دَ ) ۱ - (مص ل . ) تنفس . ۲ - سخنن گفتن . ۳ - (مص م . ) نیست ونابود کردن .
کلمات دیگر: