( اسم صفت ) مشوق ادب آنکه به ادب و اهل ادب دلبستگی دارد.
ادب پرور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ادب پرور. [ اَ دَ پ َوَ ] ( نف مرکب ) مشوق ادب. مروّج فرهنگ :
چشم بدان دور باد از آن شه کان شه
سخت ادب پرور است و علم خریدار.
چشم بدان دور باد از آن شه کان شه
سخت ادب پرور است و علم خریدار.
فرخی.
فرهنگ عمید
آن که ادیبان و اهل ادب را دوست دارد و آنان را تشویق و ترغیب می کند، دوستدار دانش و فرهنگ.
کلمات دیگر: