کلمه جو
صفحه اصلی

روی گر

فارسی به انگلیسی

zinc-worker, coppersmith, scanner, zinc-worker, brazier

مترادف و متضاد

whitesmith (اسم)
سفیدگر، ابکار فلزات، رویگر

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه آلات رویین سازد صفار . ۲ - آنکه ظروف فلزی را سفید کند .
مسگر، سفیدگر، صفار

فرهنگ معین

(گَ ) (ص ) ۱ - کسی که ظروف رویین می سازد. ۲ - کسی که ظروف فلزی را صیقل داده سفید می کند.

لغت نامه دهخدا

روی گر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) سفیدگر. آنکه با قلعی ظروف مسین را انداید و سفید کند. ( از یادداشت مؤلف ). صفار و قلعین گر. ( ناظم الاطباء ). آنکه ظروف فلزی را سفید کند. ( فرهنگ فارسی معین ) : یعقوب لیث پسر روی گری بود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 387 ).

فرهنگ عمید

مسگر، صفار، سفیدگر.

پیشنهاد کاربران

طایفه روگری یکی از طوایف هفت لنگ بختیاری زراسوند دینارونی باب میباشند

روگر ( رو ) در فرهنگ لغت بختیاری به معنای بالا یا لبه ی پرتگاه ( گر ) هم به معنای سنگ ها و سخره های بزرگ
روگر یکی از منطقه های کوچ عشایر ایل بختیاری بوده ک در گذره زمان به یکجا نشینی روی می اورند از طوایف مختلف ایل بختیاری از جمله اصلی این طوایف آسترکی ( بهرامسری_صفروند ) بابادی ( نصیر_احمدی )
زراسوند با فامیلی های رئیسی و حاتمی ک در روستای شیخ محمود ساکنن

رویگر. . خانوارهایی که در روستای ریگک از توابع شهرستان اردل استان چهار محال بختیاری که از نوادگان یعقوب لیث صفار بوده که در گذر زمان با چند مرحله کوچ به لامرد استان فارس وسپس به سپیدان وچرمهین اصفهان وسپس به مناطق بختیاری کوچ نموده وتا قبل از ثبت سجل با فامیلی صفاریان بوده که به ظفاریان ویا ظفریان معروف بودند. طبق کتیبه که موجود میباشد خانوارهایی نیز از این طایفه در کنار آرامگاه یعقوب لیثدر دزفول سکنی دارند. که مکتوب میبلشد که در هر مرحله از کوچ تعداد زیادی از جوانان آنها در راه وطن کشته میشد. وبه عبارتی به خاطر رشادت آنان ظفاریان به معنی پیروز مندان برآنان نامگذاری شد



کلمات دیگر: