shit
ریدمان
فارسی به انگلیسی
فرهنگ معین
(دِ ) (اِمص . ) ۱ - ریدن . ۲ - مدفوع . ۳ - (عا. ) انجام کاری یا گفتن چیزی از روی ناشی گری که باعث خرابی شود.
لغت نامه دهخدا
ریدمان. [ دِ ] ( اِمص ) ریدن. تغوط.
- ریدمان کردن ؛ در زبان بی ادب عامیانه ، شکم راندن. ( یادداشت مؤلف ).
- || کاری را خراب و نابسامان کردن.
- ریدمان کردن ؛ در زبان بی ادب عامیانه ، شکم راندن. ( یادداشت مؤلف ).
- || کاری را خراب و نابسامان کردن.
پیشنهاد کاربران
برای نشان دادن شدت گند زدن در کار
کلمات دیگر: