کلمه جو
صفحه اصلی

فصح

فارسی به انگلیسی

Passover


فرهنگ فارسی

معرب فسح(عبری )درنزدیهودعیدیادبودخروج بنی اسرائیل ازمصردرنزدنصاری، روزیادبودصعودحضرت عیسی، عیدپاک
( اسم ) ۱ - در نزد یهودان جشن یادبود خروج بنی اسرائیل از مصر ۲ - در نزد مسیحیان جشن یادبود صعود عیسی ع .
عید ترسایان .

فرهنگ معین

(فِ ) [ معر. ] (اِ. ) معرب فسح عبری . ۱ - در نزد یهودان ، جشن یادبود خروج بنی اسراییل از مصر. ۲ - در نزد مسیحیان ، جشن یادبود صعود عیسی (ع ).

لغت نامه دهخدا

فصح. [ ف َ ]( ع ص ) زبان آور. ج ، فصاح. ( منتهی الارب ). || ( اِمص ) بیان. ( از اقرب الموارد ). || ( مص ) سخت روشن گردیدن کسی را صبح و چیره شدن روشنی بر کسی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || گشاده سخن و درست مخارج گردیدن. ( منتهی الارب ). فصاحت. رجوع به فصاحت شود. || زبان آور شدن. ( منتهی الارب ). رجوع به فصاحت شود. || بزبان عربی سخن گفتن اعجمی و معنیش دریافت شدن یا عربی بودن و زبان آور گردیدن. ( منتهی الارب ). رجوع به فصاحت شود.

فصح. [ ف َ ] ( ع ص )بی ابر و بی سرما. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

فصح. [ ف ُ ص ُ ]( ع ص ، اِ ) ج ِ فصیح. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فصح. [ ف ِ ] ( اِخ ) عید ترسایان. ( منتهی الارب ). در یونانی پاسخا و اصل آن کلمه ای عبری است به معنی عبور و آن نام عیدی است که یهودان گیرند به یاد عبور از بحر احمر و به یاد فرشته ای که به شب خروج آنان از مصر همه نوزادان آن شب را از قبطیان بکشت و نوزادان سبطی را زیانی نرساند. ( یادداشت مؤلف ). و آن یکشنبه بزرگ باشد. ( مجمل التواریخ و القصص ).در نزد یهودان جشن یادبود خروج بنی اسرائیل از مصر ودر نزد مسیحیان جشن یادبود صعود عیسی ( ع ) است. ( از فرهنگ فارسی معین ). عید یادآوری قیام مسیح از مرگ و معروف به عید بزرگ است و نزد یهودان عید یادبود جدایی آنها از مصر... و این کلمه معرب فسح عبرانی و معنای آن گذشتن و عبور و نجات است. ( از اقرب الموارد ).

فصح . [ ف َ ] (ع ص )بی ابر و بی سرما. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


فصح . [ ف َ ](ع ص ) زبان آور. ج ، فصاح . (منتهی الارب ). || (اِمص ) بیان . (از اقرب الموارد). || (مص ) سخت روشن گردیدن کسی را صبح و چیره شدن روشنی بر کسی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گشاده سخن و درست مخارج گردیدن . (منتهی الارب ). فصاحت . رجوع به فصاحت شود. || زبان آور شدن . (منتهی الارب ). رجوع به فصاحت شود. || بزبان عربی سخن گفتن اعجمی و معنیش دریافت شدن یا عربی بودن و زبان آور گردیدن . (منتهی الارب ). رجوع به فصاحت شود.


فصح . [ ف ِ ] (اِخ ) عید ترسایان . (منتهی الارب ). در یونانی پاسخا و اصل آن کلمه ای عبری است به معنی عبور و آن نام عیدی است که یهودان گیرند به یاد عبور از بحر احمر و به یاد فرشته ای که به شب خروج آنان از مصر همه ٔ نوزادان آن شب را از قبطیان بکشت و نوزادان سبطی را زیانی نرساند. (یادداشت مؤلف ). و آن یکشنبه ٔ بزرگ باشد. (مجمل التواریخ و القصص ).در نزد یهودان جشن یادبود خروج بنی اسرائیل از مصر ودر نزد مسیحیان جشن یادبود صعود عیسی (ع ) است . (از فرهنگ فارسی معین ). عید یادآوری قیام مسیح از مرگ و معروف به عید بزرگ است و نزد یهودان عید یادبود جدایی آنها از مصر... و این کلمه معرب فسح عبرانی و معنای آن گذشتن و عبور و نجات است . (از اقرب الموارد).


فصح . [ ف ُ ص ُ ](ع ص ، اِ) ج ِ فصیح . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).


فرهنگ عمید

۱. در یهودیت، عید یادبود خروج بنی اسرائیل از مصر، فطیر.
۲. در مسیحیت، روز یادبود صعود حضرت عیسی، عید پاک.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)
«فصح» در اصل به معنای خالص بودن چیزی است; و به سخن خالص و گویا که خالی از هر گونه حشو و زوائد باشد، فصیح گفته می شود.

پیشنهاد کاربران

روز رهایی ( آزادی )


کلمات دیگر: