( آدمی سیرتی ) چگونگی و صفت آدمی سیرت
ادمی سیرتی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( آدمی سیرتی ) آدمی سیرتی. [ دَ رَ ] ( حامص مرکب ) چگونگی و صفت آدمی سیرت :
نخست آدمی سیرتی پیشه کن
پس آنگه ملک خویی اندیشه کن.
نخست آدمی سیرتی پیشه کن
پس آنگه ملک خویی اندیشه کن.
سعدی.
فرهنگ عمید
( آدمی سیرتی ) خوش خویی: نخست آدمی سیرتی پیشه کن / پس آنگه ملک خویی اندیشه کن (سعدی۱: ۱۴۴ ).
کلمات دیگر: