کلمه جو
صفحه اصلی

ادارت

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) گردانیدن . ۲ - گرد کردن گرد گرداندن چرخانیدن . ۳ - ( مصدر ) گردیدن . ۴ - مبت به علت دوار شدن . ۵ - ( اسم ) کار گردانی مدیری راه بردن کاری و دستگاهی نظم و نسق دادن سرپرستی کردن .

فرهنگ عمید

به گردش درآوردن، گرداندن، چرخاندن.


کلمات دیگر: