پاداش گرفته، اجروپاداش یافته، پاداش داده شده
(اسم ) ۱ - پاداش داده شده جزا داده . ۲ - ثواب اخروی داده شده .
جزا و پاداش دهنده
(اسم ) ۱ - پاداش داده شده جزا داده . ۲ - ثواب اخروی داده شده .
جزا و پاداش دهنده
مثاب . [ م َ ] (ع اِ) جای بازگشتن مردم بعد از آنکه رفته باشند. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). جای باز آمدن . (غیاث ) (آنندراج ). || جای گرد آمدن مردم پس از پراکنده گشتن . (از اقرب الموارد). جای انبوه آدمیان . (غیاث ) (آنندراج ). || مثاب البئر؛ جای آب گرفتن از چاه و ایستادنگاه ساقی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جای ایستادن ساقی از چاه یا وسط آن . (از اقرب الموارد). || جای گرد آمدن آب در چاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جای انبوه آب . (غیاث ) (آنندراج ). || میانه ٔ چاه که آب نخست در وی گرد آید. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
عثمان مختاری .
مسعودسعد (دیوان چ رشید یاسمی ص 38).