دم در
فارسی به انگلیسی
فرهنگ معین
کشیدن ( ~. دَ.کِ دَ ) (مص ل . ) ۱ - سکوت کردن ، خاموش شدن . ۲ - مردن ، نفس بند آمدن .
دانشنامه عمومی
دَمِ دَر:در لهجه بروجردی به معنای جلوی در و در آستانه در ورودی است
پیشنهاد کاربران
دمِ در : جلو در ، نزدیک در .
( ( مردی دم در لبنیاتی کیک و شیرکاکائو می خورد ونگاه می کرد. . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 7 . ) )
( ( مردی دم در لبنیاتی کیک و شیرکاکائو می خورد ونگاه می کرد. . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 7 . ) )
کلمات دیگر: