کلمه جو
صفحه اصلی

دمگاه

فارسی به انگلیسی

parson's nose, rump


فارسی به عربی

کور الحداد

مترادف و متضاد

forge (اسم)
جعل، کوره اهنگری، دمگاه، کوره قالگری، تهیه جنس قلابی

فرهنگ فارسی

جای کارگذاشتن دم درکنارکوره، کوره وگلخن حمام
( اسم ) ۱ - محل کار گذاشتن دم در کنار کوره . ۲ - کوره زرگران و آهنگران و مسگران . ۳ - گلخن حمام .
آنجا که دم میوه ها و جز آن باشد .

فرهنگ معین

(دَ ) (اِمر. ) ۱ - محل کار گذاشتن دم در کنار کوره . ۲ - کوره ، کوره زرگران و آهنگران و مسگران .

لغت نامه دهخدا

دمگاه . [ دَ ] (اِ مرکب ) کوره ٔ زرگری و آهنگری و مسگری . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از برهان ) (از انجمن آرا). آنجای از آهنگری که جای دَم است . کوره . آتشگاه . دمگه . تابدان . (از یادداشت مؤلف ). معرب آن داموق است . (از المعرب جوالیقی ذیل ص 149). || گلخن حمام . (ناظم الاطباء) (ازآنندراج ) (از برهان ) (از انجمن آرا). || جای نفس که دهان باشد. (انجمن آرا) (آنندراج ). دمگه .


دمگاه . [ دُ ] (اِ مرکب ) آنجا که دم میوه ها و جز آن باشد. (یادداشت مؤلف ). که دم از آنجا روید. (انجمن آرا) :
ازدم و دمگاه اویم دم گرفت
دُمگه او دَمگهم محکم گرفت .

مولوی (از آنندراج ).



دمگاه. [ دَ ] ( اِ مرکب ) کوره زرگری و آهنگری و مسگری. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از برهان ) ( از انجمن آرا ). آنجای از آهنگری که جای دَم است. کوره. آتشگاه. دمگه. تابدان. ( از یادداشت مؤلف ). معرب آن داموق است. ( از المعرب جوالیقی ذیل ص 149 ). || گلخن حمام. ( ناظم الاطباء ) ( ازآنندراج ) ( از برهان ) ( از انجمن آرا ). || جای نفس که دهان باشد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). دمگه.

دمگاه. [ دُ ] ( اِ مرکب ) آنجا که دم میوه ها و جز آن باشد. ( یادداشت مؤلف ). که دم از آنجا روید. ( انجمن آرا ) :
ازدم و دمگاه اویم دم گرفت
دُمگه او دَمگهم محکم گرفت.
مولوی ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

بیخ دم جانور، جایی که دم می روید.
۱. جای کار گذاشتن دم در کنار کوره.
۲. کوره، گلخن حمام.

۱. جای کار گذاشتن دم در کنار کوره.
۲. کوره؛ گلخن حمام.


بیخ دم جانور؛ جایی که دم می‌روید.


دانشنامه عمومی

دمگاه (کمیک). دمگاه (به انگلیسی: Forge) یک شخصیت تخیلی و ابرقهرمانانه در کتاب های کامیک می باشد. این کاراکتر به دست کریس کلیرمونت و جان رومیتا، پسر خلق شده و در مردان-اکس غیرطبیعی شماره ۱۸۴ام (اوت ۱۹۸۴) معرفی شد.
جدا از کتاب های کامیک، شرکت مارول از دمگاه در دیگر کالاهای خود از جمله پوشاک، اسباب بازی، ورق بازی، انیمیشن های تلویزیونی و بازی های رایانه ای استفاده کرده است.
او که قدرت هایش شامل نبوغ سرشار، توانایی ابرانسانی در اختراع، چندین قدرت ناشناخته، تفنگدار حرفه ای می شود، عضو گروه های ابرقهرمانانه ای چون مردان-ایکس، نیروی ایکس و ایکس فکتور می باشد.
وی با طوفان رابطهٔ احساسی داشت اگر چه علاقهٔ واضحش به فرهمندی علت پیوستنش به مردان ایکس بود.

واژه نامه بختیاریکا

( دُم گاه ) سَر هُرجِه
( دُم گاه ) هُرجِه


کلمات دیگر: