مترادف ته نشست : ته نشین، درد، رسوب، لرد
ته نشست
مترادف ته نشست : ته نشین، درد، رسوب، لرد
فارسی به انگلیسی
[n.] sediment, deposit, settied, deposited
dregs, sediment
فارسی به عربی
ایداع
مترادف و متضاد
رسوب، ته نشین، طاقی، ته نشست، درده، لای
ته نشین، سپرده، پول، ته نشست، بیعانه، گرو
تهنشین، درد، رسوب، لرد
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) رسوب مواد موجود در آبها . ۲-( اسم ) ماده ای که در آب رودها و مردابها و دریاچه ها و دریاهاراسب میشود.۳-طبقه ای از زمین که نتیج. رسوب مواد محلول یا مخلوط در آب دریاها و رودها است . ۴ - آنچه ته نشین شود .
فرهنگ معین
(تَ. نِ شَ ) ۱ - (مص مر. ) رسوب کردن مواد موجود در آب ها. ۲ - (اِمر. ) ماده ای که در آب رودها و مرداب ها و دریاها رسوب می شود. ۳ - طبقه ای از زمین که نتیجة رسوب مواد محلول یا مخلوط در آب دریاها و رودهاست . ۴ - آن چه ته نشین می شود.
لغت نامه دهخدا
ته نشست. [ ت َه ْ ن ِ ش َ ] ( مص مرخم مرکب ) فرهنگستان ایران این کلمه را معادل رسوب پذیرفته است. رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران شود. رسوب مواد موجود در آبها. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( اِ مرکب ) ماده ای که در آب رودها و مردابها و دریاچه ها و دریاها راسب میشود. || طبقه ای از زمین که نتیجه رسوب مواد محلول یا مخلوط در آب دریاها و رودهاست. || آنچه ته نشین شود. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ماده بعد شود.
فرهنگ عمید
۱. آنچه از مواد موجود در آب در ته رودها یا دریاچه ها یا دریاها فرونشیند، رسوب.
۲. طبقه ای از زمین که در نتیجۀ رسوب مواد موجود در آب دریاها تشکیل شده است.
۲. طبقه ای از زمین که در نتیجۀ رسوب مواد موجود در آب دریاها تشکیل شده است.
جدول کلمات
رسوب
کلمات دیگر: