کلمه جو
صفحه اصلی

گوهر بیز

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه یا آنچه گوهر بیزد . ۲ - ابر (قطرات باران بگوهر تشبیه شده ) : بگردون تیره ابری بامدادن برشد از دریا جواهر خیز و گوهر ریز و گوهر بیزو گوهر زا ( قا آنی )

فرهنگ عمید

گوهرافشان، گوهرریز.


کلمات دیگر: