کلمه جو
صفحه اصلی

گوهراندوز

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه جواهر گرد آورد .

لغت نامه دهخدا

گوهراندوز. [ گ َ / گُو هََ اَ ] ( نف مرکب ) که گوهر اندوزد. که گوهر اندوخته سازد. گردکننده گوهرها. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

آن که جواهر جمع کند.


کلمات دیگر: