( صفت ) ۱ - افروزنده مواد آتشبازی .
نفت انداز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نفت انداز. [ ن َ اَ ] ( نف مرکب ) نفاطه. ( یادداشت مؤلف ). آتشباز. || گوله انداز؛ یعنی کسی که توپ و تفنگ را سر دهد. ( آنندراج ).
فرهنگ عمید
نفاط
دانشنامه آزاد فارسی
نَفْت اَنداز
در ارتش های قدیم، ازجمله هخامنشیان، دسته ای از نظامیان که آتش به چادرها و خانه ها و استحکامات دشمن می انداختند. کار این افراد چنین بوده که نخ های کتان را به تیرهای خود می پیچیدند و به نفت آغشته می کردند و، پس از آتش زدن، به مقر دشمن می انداختند. نفت اندازی تا قرن ها در نبردها رواج داشته است.
در ارتش های قدیم، ازجمله هخامنشیان، دسته ای از نظامیان که آتش به چادرها و خانه ها و استحکامات دشمن می انداختند. کار این افراد چنین بوده که نخ های کتان را به تیرهای خود می پیچیدند و به نفت آغشته می کردند و، پس از آتش زدن، به مقر دشمن می انداختند. نفت اندازی تا قرن ها در نبردها رواج داشته است.
wikijoo: نفت_انداز
کلمات دیگر: