wiki: منوچهر مصیری و نویسندگی مهدی ژورک ساختهٔ سال ۱۳۶۵ است.
مجید مظفری
افسانه بایگان
اکبر زنجانپور
مظفر مقدم
غلامحسین نقشینه
میرمحمد تجدد
نرسی کرکیا
فرخ نعمتی
حسین زمانی
سیاوش طهمورث
سعید نورالهی
جهانگیر محمدی
خلیل موسوی
حسین صفاریان
علی کنگرلو
مجتبی سرابی
کاوه قزلباش
محمود مأمور مبارزه با مواد مخدر طبق اطلاعات رسیده با ظاهر مبدل به محل قرار تیم تشکیلاتی توزیع و فروش مواد مخدر اعزام می شود سهراب یکی از اعضای اصلی تشکیلات را دستگیر اما جواد متواری می شود تشکیلات نگران امنیت خود در کشور می شود رؤیا را که عضو اصلی تشکیلات و همسر سابق محمود بوده را جهت کسب میزان آگاهی پلیس از تشکیلات به کشور فرا می خواند رؤیا جهت کسب اطلاعاتی از سرنوشت سهراب به محمود نزدیک می شود اما موفق نمی شود جواد و کامران با دستور فرهمند فرمانده تشکیلات، محمود را می دزدند وقتی با شکنجه هم موفق به کسب اطلاعات نمی شوند از رؤیا می خواهند با چرب زبانی از محمود اطلاعات بگیرد اما محمود به او اطلاعات غلط داده و می گوید سهراب بدون اینکه چیزی به پلیس بگوید کشته شده. رؤیا جهت جلب اعتماد محمود دست های او را باز می کند. تشکیلات از خبر مرگ سهراب و اینکه او هیچ اطلاعاتی از تشکیلات به پلیس نداده نفس راحتی می کشند و دستور می دهد محمود را بکشند اما محمود که دست هایش توسط رؤیا باز شده کامران و همکارش را می کشد و جواد را دستگیر و ساختمان را توقیف می کند و در ادامه پدر رؤیا که از اعضای تشکیلات می باشد را هم دستگیر می کند. رؤیا از محمود می خواهد در ازای نقشی که او در آزادی محمود داشته پسر هفت ساله شان امیر را به او بدهد محمود امیر را به رؤیا میدهد اما دستور میدهد رؤیا را زیرنظر بگیرند.فرهمند ظاهراً رؤیا را جهت خروج از کشور به تیم دیگر تشکیلات معرفی می کند.اما طی نامه کتبی دستور میدهد رؤیا را بکشند.محمود طی اطلاعاتی که از سهراب بدست میآورد به مقر فرهمند رفته و او را دستگیر می کند.رویا بعد از اقامت در ساختمان متوجه دستور فرهمند و مقصود تیم تشکیلاتی شده و فرار می کند محمود و افرادش که رؤیا را زیر نظر گرفته بعد از خروج رؤیا از ساختمان او را دستگیر و ساختمان را محاصره میکنند و سپس طی یک سری درگیری اعضای تیم را به هلاکت رسانده و کل تشکیلات را نابود میسازند.