کلمه جو
صفحه اصلی

اگنده

فارسی به انگلیسی

compact

فرهنگ فارسی

( آگنده ) ( اسم ) ۱ - انباشته پر مملو ممتلی . ۲ - حشو در نهاده . ۳ - نهان کرده پوشیده مخفی . ۴ - مدفون دفین در خاک فرو برده . ۵ - نگار کرده ملون منقش . ۶ - مغزدار میان پر. ۷ - سخت فربه با گوشتی سخت پیچیده .

لغت نامه دهخدا

( آگنده ) آگنده. [ گ َ دَ / دِ ] ( ن مف ) رجوع به آکنده شود.


کلمات دیگر: