کلمه جو
صفحه اصلی

نواوری


مترادف نواوری : ( نوآوری ) ابتکار، ابداع، اختراع، بدعت، نوآفرینی

فارسی به انگلیسی

imagination, ingenuity, initiative, innovation, originality, wrinkle

مترادف و متضاد

innovation (اسم)
تغییر، ابداع، بدعت، نو اوری، چیز تازه

فرهنگ فارسی

( نو آوری ) عمل نو آور . ابتکار . ابداع . بدعت گذاری .

لغت نامه دهخدا

( نوآوری ) نوآوری. [ ن َ / نُو آ وَ ] ( حامص مرکب ) عمل نوآور. ابتکار. ابداع. بدعت گذاری.

دانشنامه عمومی

نوآوری. آفرینندگی
مدیریت طراحی
تفهیم نامه
تفهیم نامهٔ طراحی
مدیریت نوآوری
نوآوری، بکارگیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت است. در واقع به پیاده ساختن ایدهٔ ناشی از خلاقیت که به صورت یک محصول یا خدمت تازه ارائه شود، نوآوری گویند.نوآوری با ایده پردازی و اختراع تفاوت دارد.اختراع به معنای «پدیدآوردن محصول جدید» است، اما نوآوری فراتر از آن است و به معنای «معرفی محصولی تازه» است که با ابداع و عرضه صورت می گیرد.
امروزه نوآوری، از مهم ترین عوامل رشد اقتصادی به شمار می رود. نوآوری به فضای اجتماعی به عنوان پشتیبان کارآفرینی نیاز دارد. غالباً نوآوری های اجتماعی و نوآوری های تجاری موجد یکدیگر هستند.
نوآوری زمانی رخ می دهد که ایده به صورت محصول، فر آیند یا خدمتی توسط چرخه فناوری و جویبار نوآوری بتوانند به کمک انجام دگرگونی های ناپیوسته در سازمان به امتیازهای ناشی از آن ها برسند. خلاقیت و نوآوری، استعداد مرموز نزد افراد نیست بلکه فعالیت روزمره برای برقراری روابطی است که قبلاً دیده نشده و برقراری ارتباط بین مسائلی است که به طور معمول در کنار یکدیگر قرار نمی گیری آگاهانه و هدفمند فرصت های کمیاب به نتیجه رسیده اند. حالت اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرایندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کاربرد. در ادامه توضیح می دهد که نوآوری هر چیز تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلند مدت رقط یک بار رخ دهد، بلکه فرایندی مستمر و متشکل از فرایند تصمیم گیری سازمانی در تمام مراحل، از توسعه ایده جدید تا کاربردی شدن آن می باشد. ایده جدید اشاره به درک نیاز جدید مشتری یا روش جدید تولید دارد و از طریق جمع آوری اطلاعات با دیدگاه کارآفرینانه توسعه می یابد. در فرایند کاربردی شدن ایده جدید، به صورت محصول، فرایند یا خدمت، به کاهش هزینه و افزایش بهره وری باید توجه شود.

فرهنگستان زبان و ادب

نوآوری
{innovation} [حقوق، مدیریت-مدیریت فنّاوری] اختراع یا ایده ای نو که در عمل به کار گرفته شود و ارزش افزا باشد

واژه نامه بختیاریکا

( نوآوری ) خو دِراری

پیشنهاد کاربران

اختراع

ابداع، اختراع، ابتکار

نوگرایی

کاربرد عملی اندیشه ها در جهت تامین هدفهای سازمان به روش موثری است.

نوآوری : innovation
خلاقیت : Creativity
اثربخشی : Effectiveness - Efficacy
بهره وری : Productivity
سودآوری : Profitability
بازدهی : efficiency
کارآمدی : Practicality
استعداد : Talent


کلمات دیگر: