کلمه جو
صفحه اصلی

تمدید


مترادف تمدید : ادامه، تداوم، کشش، کشیدگی، تداوم بخشیدن، دراز کردن، کشیدن

برابر پارسی : زمان دادن، کش دادن، دراز کردن

فارسی به انگلیسی

extension, renewal


extension, prolongation, exension, renewal

فارسی به عربی

احیاء , امتداد ، تَمدیدُ الأَجَلِ

مترادف و متضاد

ادامه، تداوم


کشش، کشیدگی


تداوم بخشیدن


دراز کردن، کشیدن


extension (اسم)
مد، اضافی، بسط، توسعه، کشش، تمدید، گسترش، تعمیم، توسیع، تلفن فرعی

continuation (اسم)
پشت، تعقیب، مابعد، پشت بند، ادامه، تمدید

revival (اسم)
تقویت، تجدید، تمدید، احیا، استقرار مجدد

holdover (اسم)
تمدید، سناتور

prorogation (اسم)
تمدید، تعویق، اطاله، طفره زنی

protraction (اسم)
طرح، تمدید، امتداد، نقشه کشی طبق مقیاس معینی

۱. ادامه، تداوم
۲. کشش، کشیدگی
۳. تداوم بخشیدن
۴. دراز کردن، کشیدن


فرهنگ فارسی

کشیدن، درازکردن
۱ - ( مصدر ) کشیدن دراز کردن . ۲ - ( اسم ) کشش.یا تمدید مدت . طولانی کردن مدت .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) کشیدن ، دراز کردن .

لغت نامه دهخدا

تمدید. [ ت َ ] ( ع مص ) کشیدن. ( تاج المصادر بیهقی )( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). نیک کشیدن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || آماسیدن. باد کردن. ورم کردن. رجوع به ابن البیطار و ترجمه لکلرک ذیل عنب شود.

فرهنگ عمید

کشیدن، دراز کردن.

پیشنهاد کاربران

این واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
آتَن ãtan ( سنسکریت: آتَنَ ãtana )
تیا tiã ( پشتو )
لدوان ladvãn ( کردی: له دوادان )
سِتیان setyãn ( سنسکریت: سْتیانَ styãna )

دنباله
رای گیری تمدید شد : رای گیری دنباله دارد
زمان رای گیری تمدید شد : زمان رای گیری افزایش یافت

اَپاریک، پیگیری، پی جویی ، ادامه


کلمات دیگر: