کلمه جو
صفحه اصلی

قیافه


مترادف قیافه : چهره، رخ، رخسار، رو، سیما، صورت، لقا، وجنه، هیئت، ژست

برابر پارسی : چهر، چهره، رخ، رخسار، رخساره، رو، ریخت

فارسی به انگلیسی

physiognomy, mien


countenance, expression, face, figure, front, lineament, look, mien, person, physiognomy, semblance, visage

فارسی به عربی

بادرة , بصر , خزرة , مظهر , نظرة , هیئة

مترادف و متضاد

چهره، رخ، رخسار، رو، سیما، صورت، لقا، وجنه، هیئت


ژست


۱. چهره، رخ، رخسار، رو، سیما، صورت، لقا، وجنه، هیئت،
۲. ژست


countenance (اسم)
سیما، منظر، رخ، لقاء، قیافه

face (اسم)
نما، منظر، سطح، صورت، رخ، لقاء، قیافه، چهره، رو، وجه، قبال، رخسار

gesture (اسم)
حرکت، رفتار، اشاره، وضع، قیافه، ادا، ژست

sight (اسم)
بینایی، نظر، هدف، منظر، دیدگاه، جلوه، قیافه، چشم، دید، بینش، منظره، تماشا، باصره، قدرت دید، الت نشانه روی

look (اسم)
نظر، ظاهر، قیافه، نگاه

semblance (اسم)
تظاهر، شباهت، قیافه، صورت ظاهر

expression (اسم)
سیما، حالت، بیان، قیافه، عبارت، تجلی، ابراز، کلمه بندی

mien (اسم)
وضع، سیما، قیافه

gest (اسم)
عمل، حرکت، رفتار، اشاره، قیافه، کار نمایان

leer (اسم)
قیافه، نگاه کج، رنگ قیافه، نگاه چپ، نگاه دزدکی

snoot (اسم)
قیافه، بینی

فرهنگ فارسی

پی شناسی، اثرشناسی، به معنی صورت وهیکل واندام شخص
۱ - ( اسم ) تتبع اثر پی جویی ۲ - ( اسم ) مجموعه اندام و هیکل شخص ۳ - چهره سیما صورت ۴ - حالت چهره که تحت تاثیر عوامل خارجی و انفعالات روحی و وضعی و مزاجی است : از قیافه اش پیدا بود که آدم بدی است اما مودب حرف میزد .

فرهنگ معین

(فِ ) [ ع . قیافة ] ۱ - (اِمص . ) اثرشناسی . ۲ - (اِ. ) شکل ، صورت . ۳ - اندام شخص .

لغت نامه دهخدا

قیافه. [ ف َ ] ( ع اِمص ) قیافة. تتبعاثر. ( اقرب الموارد ). پی جویی. رجوع به قیافه شناسی شود. || ( اِ ) مجموعه اندام و هیکل شخص. || چهره. سیما. صورت. ( فرهنگ فارسی معین ).
- بدقیافه ؛ بدگل. بدصورت. زشت.
- خوش قیافه ؛ خوشگل. خوش صورت. قشنگ. خوش هیأت. خوش هیکل.
|| حالت چهره که تحت تأثیر عوامل خارجی و انفعالات روحی و وضع مزاجی است : از قیافه اش پیدا بود آدم بدی است ، اما مؤدب حرف میزد. ( فرهنگ فارسی معین از چشمهایش بزرگ علوی ص 176 ). رجوع به قیافه شناسی شود.

فرهنگ عمید

صورت، هیکل، و اندام شخص.

دانشنامه عمومی

قیافه (فیلم ۲۰۱۸). قیافه (انگلیسی: Mug) یک فیلم به کارگردانی ماوگوژاتا شوموفسکا است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد.
۲۳ فوریه ۲۰۱۸ (۲۰۱۸-02-۲۳) (شصت و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم برلین)
۶ آوریل ۲۰۱۸ (۲۰۱۸-04-۰۶) (Poland)

صورت.چهره


فرهنگ فارسی ساره

چهره، ریخت، رخسار


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پی شناسی، استناد به علامات و امارات ظاهری در الحاق بعض مردم به بعض دیگر و اثبات نسب را قیافه گویند.
در مکاسب آورد:
قائف به معنی کسی است که آثار را می شناسد و شباهتی را که بین پدر و پسر و بین دو برادر وجود دارد در می یابد.
و مراد از قیافه الحاق بعض مردم به بعض دیگر و شناختن نسب است.
حکم قیافه
قیافه در صورتی که به مقتضای آن عمل گردد و حرامی بر آن مترتب شود حرام است اجماعاً.
اما مجرد اعتقاد علمی یا ظنی به نسب شخصی دلیلی بر ] نیست.


واژه نامه بختیاریکا

بلشت؛ مِلِشت

جدول کلمات

ریخت

پیشنهاد کاربران

فکر نمیکنم بازدهی قیافه اربی باشه، باید ریشه یابی شود

نیکاس، شکل ، ریخت، نقش، رخیار، رخ، قیافه، صورت، گونه، چهره

سر و وضع


کلمات دیگر: