کلمه جو
صفحه اصلی

کرتم

فرهنگ فارسی

تبر .تبر که بدان درخت افکنند.

لغت نامه دهخدا

کرتم. [ ک ِ ت ِ ] ( ع اِ ) تبر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) .تبر که بدان درخت افکنند. ( مهذب الاسماء ). کِرتیم.

پیشنهاد کاربران

کَرتَم واژه باستانی به معنی کرده ، انجام داده

کُرتُم یا کورتُم ازکلمه کورتُخم گرفته شده به معنی کسی که تخم چشمهای او کور است و مجازاً ودراصطلاح به کسی کورتم می گویند که چشم چران وبی چشم وحیا و هرزه واهل زنا باشد.


کلمات دیگر: