کلمه جو
صفحه اصلی

قربانگاه


مترادف قربانگاه : بسملگاه، سلاخ خانه، قصابخانه، مسلخ

فارسی به انگلیسی

place of offering a sacrifice, altar

فارسی به عربی

مذبح

مترادف و متضاد

altar (اسم)
محراب، مذبح، قربانگاه

بسملگاه، سلاخخانه، قصابخانه، مسلخ


فرهنگ فارسی

( اسم ) جای قربان کردن حیوانات محل قربانی .

لغت نامه دهخدا

قربانگاه. [ ق ُ ] ( اِ مرکب ) جای قربان کردن حیوانات :
برنداردکس شهیدان را ز قربانگاه عشق
کشته را سیلاب خون اینجا ز میدان میبرد.
کلیم ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

جای قربان کردن.

دانشنامه عمومی

قربان گاه، محراب، مذبح یا بَرواره جایگاهی است که قربانی به خدای یک دین تقدیم می شود. سکویی سنگی یا خشتی یا هر سازهٔ مشابه مسطح، معمولاً به بلندی یک تا یک ونیم متر، که بر روی آن برای ایزدان پیشکش می نهادند، در مسیحیت کاتولیکی، میزی که بر روی آن مراسم عشای ربانی را به جا می آورند.

قربان گاه (فیلم). «قربان گاه» (انگلیسی: Altar (film)) یک فیلم است.
Michele Camarda

دانشنامه آزاد فارسی

قربانگاه (altar)
سکّو یا صُفّه ای (معمولاً سنگی) که قربانی بر روی آن تقدیم می شود. در کلیساهای مسیحی، میزی است که مراسم عشای ربانی یا اَفخارستیا بر روی آن اجرا می شود. آتش دان هایی، متعلق به قربانگاه های روزگار باستان در خاک برداری های فلسطین به دست آمده اند. بعدها یهودیان از دو نوع قربانگاه استفاده کردند، یکی برای سوزاندن قربانی، و یکی برای سوزاندن کُندُر. در یونان و روم باستان، قربانگاه سکوی کوتاهی در داخل معبد در مقابل تمثال مقدس بود، یا صُفّۀ بلندی در فضای باز برای سوزاندن قربانی. قربانگاه های مسیحی پس از توقف سرکوب ها به وجود آمدند، و بر روی بقایای اجساد شهدا احداث شدند. قربانگاه ها همیشه محل التجا و غالباً جای ادای سوگند بوده اند. در کلیساهای مسیحی، قربانگاه معمولاً سطح بلندی در انتهای شرقی کلیساست که محراب نامیده می شود. در کلیساهای سنّتی کاتولیک و انگلیکان، روی قربانگاه معمولاً پارچۀ پرنقش ونگاری می اندازند و صلیب و شمعدان هایی می گذارند.


کلمات دیگر: