کلمه جو
صفحه اصلی

کچلی


مترادف کچلی : بی مویی، طاسی، کلی

فارسی به انگلیسی

baldness, scalp ringworm

scalp ringworm


baldness


فارسی به عربی

جرب

مترادف و متضاد

mange (اسم)
جرب، مرض جرب، کچلی، گری، گر

tinea (اسم)
کچلی، سعفه، هر نوع مرض قارچی پوست

ringworm (اسم)
کچلی، عفونت قارچی، کرم حلقه دار، سعفه

بی‌مویی، طاسی، کلی


فرهنگ فارسی

( اسم ) مرضی است که بر اثر آن زخمها یی در سر پیدا شود و موی بریزد کلی . توضیح ( اسم ) ضایع. عفونی پوستی که بوسیل. قارچی بنام آکوریون اسکنلینی در انسان ( پوست سر ) و برخی حیوانات از قبیل موش سگ خروس خرگوش و اسب و غیره پدید میاید . این ضایعه در روی پوست سر انسان ابتدا بصورت لک. قرمز رنگی است که بعد متمایل بزردی میشود و منظر. یک زخم چرکی را دارد . زخم مزبور باهستگی از محیط اطراف خود بزرگ میشود و انساج سالم را فرا میگیرد . محیط زخم صاف نیست بلکه دارای تضاریس و فرو رفتگیها یی میباشد . مرکز زخم گود تر از اطراف است ( بعلت تحلیل و عفونت بیشتر انساج ) . بزرگی زخم کچلی از یک نقطه تا یک سک. یک ریالی متغیر است و معمو چون اسپر های قارچ عامل کچلی بنقاط دیگر پوست سر نیز سرایت میکنند از اینجهت ب فاصله پس از پیدا یش یک زخم زخم های متعدد دیگر نیز در سر هویدا میشوند و کم کم مانند یک پهن. وسیع تمام سر را فرا میگیرند . مرض کچلی بعلت بهداشت امروزه بسیار کم شده است و بیشتر در طبقات فقیر و عاری از بهداشت دیده میشود و سرایتش از انسانی بانسان دیگر است چه بوسیل. معاشرت و چه بوسیل. لباس یا حوله و گاهی بوسیل. ابزار های سلمانیها و گاهی هم بوسیل. حیوانات اشاعه مییابد خراز کلی .

فرهنگ معین

(کَ چَ ) (حامص . اِمر. ) مرضی است که بر اثر آن زخم هایی در سر پیدا شود و موی بریزد، کلی .

لغت نامه دهخدا

کچلی. [ ک َ چ َ ] ( حامص ) مرضی است که طفلان را در سر بهم رسد و بعد از نیک شدن موی برنمی آورد. ( برهان ) ( آنندراج ). جوششی که در سر کودکان بهم رسد و پس از به شدن ، موی در سر آنها برنیاید. ( ناظم الاطباء ). کَلی. قَرَعَة. ( یادداشت مؤلف ). مرضی است که بر اثر آن زخمهایی در سر پیدا شود و موی بریزد. ضایعه عفونی پوستی که بوسیله قارچی به نام آکوریون اسکنلینی در انسان ( پوست سر ) و برخی ازحیوانات از قبیل موش ، سگ ، خروس ، خرگوش و اسب و غیره پدید می آید. این ضایعه در روی پوست سر انسان ابتدا بصورت لکه قرمز رنگی است که بعد متمایل به زردی می شود و منظره یک زخم چرکی را دارد. زخم مزبور به آهستگی از محیط اطراف خود بزرگ می شود و انساج سالم را فرا می گیرد. محیط زخم صاف نیست بلکه دارای تضاریس و فرورفتگیهایی می باشد. مرکز زخم گودتر از اطراف است ( بعلت تحلیل و عفونت بیشتر انساج ) بزرگی زخم کچلی از یک نقطه تا یک سکّه یک ریالی متغیر است و معمولاً چون اسپرهای قارچ عامل کچلی به نقاط دیگر پوست سر نیز سرایت می کنند از اینجهت بلافاصله پس از پیدایش یک زخم زخمهای متعدد دیگر نیز در سر هویدا می شوند و کم کم تمام سر را فرا می گیرند. مرض کچلی امروزه بعلت رعایت بهداشت بسیار کم است و بیشتر در طبقات فقیر و عاری از بهداشت دیده می شود. و سرایتش از انسانی به انسان دیگر است. ( از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کچل شود.

کچلی. [ ک َ چ َ ]( اِخ ) قریه ای است از قرای صفاهان. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). ده کوچکی است از دهستان قهاب بخش حومه شهرستان اصفهان. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ). و رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 شود.

کچلی . [ ک َ چ َ ] (حامص ) مرضی است که طفلان را در سر بهم رسد و بعد از نیک شدن موی برنمی آورد. (برهان ) (آنندراج ). جوششی که در سر کودکان بهم رسد و پس از به شدن ، موی در سر آنها برنیاید. (ناظم الاطباء). کَلی . قَرَعَة. (یادداشت مؤلف ). مرضی است که بر اثر آن زخمهایی در سر پیدا شود و موی بریزد. ضایعه ٔ عفونی پوستی که بوسیله ٔ قارچی به نام آکوریون اسکنلینی در انسان (پوست سر) و برخی ازحیوانات از قبیل موش ، سگ ، خروس ، خرگوش و اسب و غیره پدید می آید. این ضایعه در روی پوست سر انسان ابتدا بصورت لکه ٔ قرمز رنگی است که بعد متمایل به زردی می شود و منظره ٔ یک زخم چرکی را دارد. زخم مزبور به آهستگی از محیط اطراف خود بزرگ می شود و انساج سالم را فرا می گیرد. محیط زخم صاف نیست بلکه دارای تضاریس و فرورفتگیهایی می باشد. مرکز زخم گودتر از اطراف است (بعلت تحلیل و عفونت بیشتر انساج ) بزرگی زخم کچلی از یک نقطه تا یک سکّه یک ریالی متغیر است و معمولاً چون اسپرهای قارچ عامل کچلی به نقاط دیگر پوست سر نیز سرایت می کنند از اینجهت بلافاصله پس از پیدایش یک زخم زخمهای متعدد دیگر نیز در سر هویدا می شوند و کم کم تمام سر را فرا می گیرند. مرض کچلی امروزه بعلت رعایت بهداشت بسیار کم است و بیشتر در طبقات فقیر و عاری از بهداشت دیده می شود. و سرایتش از انسانی به انسان دیگر است . (از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کچل شود.


کچلی . [ ک َ چ َ ](اِخ ) قریه ای است از قرای صفاهان . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). ده کوچکی است از دهستان قهاب بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10). و رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 شود.


فرهنگ عمید

ریزش موی سر بر اثر انواع بیماری های قارچی، داروها، یا اشعۀ رادیواکتیو.

دانشنامه عمومی

کچلی نوعی عفونت پوست و ریزش موی ناشی از عامل قارچی است. در کچلی سر این ضایعات با حدود کاملاً مشخص و پوسته دهنده باعث ریزش مو به صورت لکه و پوسته ریزی سر، تغییر رنگ، شکنندگی و سست شدن موها در محل زخم، ریزش و طاسی موقتی می شود. اما خود طاسی متفاوت با کچلی است. انواع کچلی که ناشی از قارچها هستند مانند کچلی سر، کچلی ریش، کچلی عانه، کچلی بدن، کچلی ناخن و... از انواع قارچها مانند میکروسپورومها، تریکوفیتونها، اپیدرموفیتونها به وجود می آیند.روش انتقال کچلی تماس مستقیم فرد به فرد، از محیط (قارچ های خاک دوست) یا وسایل آلوده مشترک مانند شانه، روسری، حوله و دمپایی است.
درماتوفیتوز نوعی کجلی مشترک بین دام و انسان
کچلی عفونت قارچی پوست و موی سر، ابرو و مژه ها می باشد که توسط میکروسپوروم و ترایکوفیتون ایجاد می گردد. ضایعات به صورت لکه های گرد منظم یا نامنظم در پوست سر همراه با شوره، التهاب، خارش و ریزش مو ایجاد می شوند. کچلی موی سر بیماری مسری بوده که معمولاً در بچه ها و به ندرت در بالغین دیده می شود. عوامل بیماری از انسان به انسان، از خاک به انسان، از حیوان به انسان و حتی گاهی از انسان به حیوان منتقل می شوند.
از نظر بالینی کچلی سر به سه شکل دیده می شود:
۱- اکتوتریکس (Ectothrix) : شایع ترین فرم کچلی سر می باشد که ضایعات آن قبل از دوران بلوغ دیده شده و به صورت اپیدمی در مدارس شایع می باشد. ضایعات منفرد یا متعدد به صورت لکه های گرد یا بیضی با حاشیه کاملاً مشخص دیده می شوند. موها در محل ضایعه خاکستری رنگ شده و چند میلی متر بالاتر از سطح پوست شکننده می شوند. عفونت اکتوتریکس به سه صورت لکه های بدون مو یا لکه های خاکستری (Gray patch) یا به فرم کریون Kerion (آبسه های ملتهب چرکی با ترشحات زرد رنگ) همراه با آدنوپاتی (تورم غدد لنفاوی) دیده می شود که عامل قارچی از حیواناتی مانند گاو و گوسفند به انسان منتقل می شود. درعفونت اکتوتریکس (خارج موئی) عوامل قارچی پس از ورود در ساقه مو رشد کرده و سپس از مو خارج شده و در اطراف ساقه مو به شکل آرتروکونیدی و کونیدی دیده می شوند.

دانشنامه آزاد فارسی

کچلی (ringworm)
هر یک از بیماری های عفونی قارچی و مسری پوست. عامل بیماری چند نوع قارچ وابسته به هم اند و معمولاً باعث ایجاد لکه های مدور خارش دار و تغییر رنگ پوست ناحیه مبتلا می شوند. روی این لکه ها را پوسته یا تاول می پوشاند. معمولاً پوست سر و پا، در بیماری پای ورزشکار۱، درگیر می شوند. درمان با داروهای ضدقارچ۲ صورت می گیرد.athlete’s footanti fungal

گویش اصفهانی

تکیه ای: gari / kačali
طاری: gari
طامه ای: gari
طرقی: gari
کشه ای: gari
نطنزی: gari / kačali


گویش مازنی

/kachcheli/ گاوی که پیشانی و دم آن سفید رنگ باشد

گاوی که پیشانی و دم آن سفید رنگ باشد


جدول کلمات

گری


کلمات دیگر: