کلمه جو
صفحه اصلی

کروشه

فارسی به انگلیسی

bracket

فارسی به عربی

قوس

مترادف و متضاد

bracket (اسم)
پرانتز، کروشه، قلاب، بست، طاقچه دیوارکوب، این علامت، طاقچه عاریه

dog ear (اسم)
کروشه، براکت

فرهنگ فارسی

چنگک، قلاب پرانت باین شکل
( اسم ) نوعی پرانتز بشکل .

نمادی به شکل [] که هرگاه در طرفین یک عبارت ریاضی، که معمولاً متشکل از کمان است، قرار گیرد مقصود حاصل آن عبارت است متـ . قلاب


فرهنگ معین

(کُ ش ) [ فر. ] (اِ. ) نوعی پرانتز به شکل ] [ ، قلاب (فره ).

لغت نامه دهخدا

کروشه. [ ک ُ / ک ِ رُ ش ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) قلاب. دو خط عمود موازی با دو پیش آمدگی از دو سر هر خط به سوی داخل برای ممتاز ساختن مطلب داخل آن. نوعی پرانتز که برای الحاق مطلبی به متن مورد استفاده قرار دهند بدین شکل : [ ].

فرهنگ عمید

علامتی به شکل [] که می توان به جای پرانتز یا برای در پرانتز قرار دادن عبارتی که درون پرانتز قرار دارد، به کار برد.

دانشنامه عمومی

(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) چنگله (چَنگَلِه).


فرهنگستان زبان و ادب

{bracket} [ریاضی] نمادی به شکل [] که هرگاه در طرفین یک عبارت ریاضی، که معمولاً متشکل از کمان است، قرار گیرد مقصود حاصل آن عبارت است متـ . قلاب

پیشنهاد کاربران

عصاره. . توانایی. . قدرت. .
این اصطلاح زمانی به کار برده می شده که کسی را چنان کتک زده یا تحت فشار قرار می دادند که دیگر نایی برایش نماند. . و می گفتند: کروشه اش را گرفتند.

از واژه های متروک در برخی روستاهای فارس در محل شهر باستانی استخر.


کلمات دیگر: