کلمه جو
صفحه اصلی

گروگان

فارسی به انگلیسی

hostage, pawn, pledge, bondman

hostage, pawn, pledge


pledge, hostage, bondman


فارسی به عربی

بیدق , رهینة

مترادف و متضاد

pawn (اسم)
وثیقه، گرو، گروگان، پیاده شطرنج

hostage (اسم)
وثیقه، گرو، گروگان، شخص گروی

فرهنگ فارسی

گروکردنی، گروشده، چیزی که بگروگذارده شده
( اسم ) آلت تناسل شرم مرد نره قضیب : چیزی بر من نیست زد و چیز عجب تر هر چند عجبهای جهانست فراوان . از پیر جهان گشت. نا گشته مهذب و زکودک می خورد. ناخورده گروگان . ( دهقان علی شطرنجی )

فرهنگ معین

(گِ رُ ) (اِمر. ) چیزی یا کسی که در مقابل وامی که دریافت می شود به گرو می گذارند.
(گُ ) (اِمر. ) آلت تناسل ، شرم مرد، نره ، قضیب .

(گِ رُ) (اِمر.) چیزی یا کسی که در مقابل وامی که دریافت می شود به گرو می گذارند.


(گُ) (اِمر.) آلت تناسل ، شرم مرد، نره ، قضیب .


لغت نامه دهخدا

گروگان. [ گ ِ رَ / رُو ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) مرهون. ( برهان ) ( رشیدی ) ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ) ( جهانگیری ). رهینه. ( مهذب الاسماء ). شی یا شخصی که در مقابل وام یا برای اطمینان خاطر به رهن گذارند. چیزی که به گرو گذاشته میشود : ولیکن مراگروگانی بده تا من صبر کنم. ( ترجمه طبری بلعمی ).
گروگان و این خواسته پرشتاب
برم تازیان نزد افراسیاب.
فردوسی.
نواها که از شهرها یادگار
گروگان ز ترکان چینی هزار.
فردوسی.
گروگان و این خواسته هر چه هست
ز دینار و از تاج و تخت نشست.
فردوسی.
مرا دلی است گروگان و عشق چندین جای
عجب تر از دل من دل نیافریده خدای.
فرخی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 386 ).
ولکن با احمد احکامها باید بسوگند و پسر را باید به گروگان اینجا یله کند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 268 ).
دل به گروگان این جهان ندهم
گرچه دل تو به دهر مرهون شد.
ناصرخسرو.
نان از دگری چگونه بربایی
گر تو بمثل به نان گروگانی.
ناصرخسرو.
هزاران هزاران گروگان شده
به آتش بدین جاهلانه مقال.
ناصرخسرو.
از محنت بازخر مرا یک ره
گر چند به دست غم گروگانم.
مسعودسعد.
من که مسعودسعد سلمانم
درکف جود تو گروگانم.
مسعودسعد.
هرچه اندوختم این طایفه را رشوه دهم
بو که در راه گروگان شدنم نگذارند.
خاقانی.
کاین طلب در تو گروگان خداست
زآنکه هر طالب به مطلوبی سزاست.
مولوی.
|| بنده و عبد هم بنظر آمده. ( برهان ). || مال که در میان نهند مسابقه و جز آن را که هر کس سبقت گیرد او را باشد. || محبوس ، زندانی :
کعبه در شامی سلب چون قطره در تنگی صدف
یا صدف در بحر ظلمانی گروگان آمده.
خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 380 ).

گروگان. [ گ ُ ] ( اِ ) آلت تناسل. ( برهان ). قضیب. ( آنندراج ). کیر و لند. ( جهانگیری ). کیر. نره مرد که آلت تناسل باشد :
چیزی بر من نیست ز دو چیز عجب تر
هرچند عجبهای جهان است فراوان
از پیر جهان گشته ناگشته مهذب
وز کودک می خورده ناخورده گروگان.
دهقان علی شطرنجی.
ای پسر تا به میان پای تو درنگرستم

گروگان . [ گ ِ رَ / رُو ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) مرهون . (برهان ) (رشیدی ) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (جهانگیری ). رهینه . (مهذب الاسماء). شی ٔ یا شخصی که در مقابل وام یا برای اطمینان خاطر به رهن گذارند. چیزی که به گرو گذاشته میشود : ولیکن مراگروگانی بده تا من صبر کنم . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).
گروگان و این خواسته پرشتاب
برم تازیان نزد افراسیاب .

فردوسی .


نواها که از شهرها یادگار
گروگان ز ترکان چینی هزار.

فردوسی .


گروگان و این خواسته هر چه هست
ز دینار و از تاج و تخت نشست .

فردوسی .


مرا دلی است گروگان و عشق چندین جای
عجب تر از دل من دل نیافریده خدای .

فرخی (دیوان چ عبدالرسولی ص 386).


ولکن با احمد احکامها باید بسوگند و پسر را باید به گروگان اینجا یله کند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 268).
دل به گروگان این جهان ندهم
گرچه دل تو به دهر مرهون شد.

ناصرخسرو.


نان از دگری چگونه بربایی
گر تو بمثل به نان گروگانی .

ناصرخسرو.


هزاران هزاران گروگان شده
به آتش بدین جاهلانه مقال .

ناصرخسرو.


از محنت بازخر مرا یک ره
گر چند به دست غم گروگانم .

مسعودسعد.


من که مسعودسعد سلمانم
درکف جود تو گروگانم .

مسعودسعد.


هرچه اندوختم این طایفه را رشوه دهم
بو که در راه گروگان شدنم نگذارند.

خاقانی .


کاین طلب در تو گروگان خداست
زآنکه هر طالب به مطلوبی سزاست .

مولوی .


|| بنده و عبد هم بنظر آمده . (برهان ). || مال که در میان نهند مسابقه و جز آن را که هر کس سبقت گیرد او را باشد. || محبوس ، زندانی :
کعبه در شامی سلب چون قطره در تنگی صدف
یا صدف در بحر ظلمانی گروگان آمده .

خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 380).



گروگان . [ گ ُ ] (اِ) آلت تناسل . (برهان ). قضیب . (آنندراج ). کیر و لند. (جهانگیری ). کیر. نره ٔ مرد که آلت تناسل باشد :
چیزی بر من نیست ز دو چیز عجب تر
هرچند عجبهای جهان است فراوان
از پیر جهان گشته ٔ ناگشته مهذب
وز کودک می خورده ٔ ناخورده گروگان .

دهقان علی شطرنجی .


ای پسر تا به میان پای تو درنگرستم
جز بیک چشم گروگان بتو برنگرستم .

سوزنی (از آنندراج ).


ای که به یک تیز تو به نیمشب اندر
چشم گروگان خفته گردد بیدار.

سوزنی .


گروگان خوهی سرخ و مرغول رومه
بسختی چو خاره به تیزی چو خاده .

سوزنی .


من به کنجی در پست خفته بودم سرمست
در گروگان زده دست از برای جلقو.

سوزنی .



فرهنگ عمید

۱. گروکردنی.
۲. گرو شده، چیزی که به گرو گذارده شده.
* گروگان دادن: (مصدر متعدی ) کسی یا چیزی را به عنوان گرو به کسی سپردن.
* گروگان گرفتن: (مصدر متعدی ) چیزی یا کسی را به عنوان گرو گرفتن تا آنچه می خواهند دریافت کنند.

۱. گروکردنی.
۲. گرو‌شده؛ چیزی که به‌گرو گذارده‌ شده.
⟨ گروگان دادن: (مصدر متعدی) کسی یا چیزی را به‌ عنوان گرو به ‌کسی سپردن.
⟨ گروگان گرفتن: (مصدر متعدی) چیزی یا کسی را به‌عنوان گرو گرفتن تا آنچه می‌خواهند دریافت کنند.


دانشنامه عمومی

گروگان نام یک سریال آمریکایی که بعد از فرار از زندان و قبل از ۲۴ در رسانه خانگی توزیع شد.

گروگان (ابهام زدایی). گروگان به افرادی که به طور غیرقانونی توسط افراد دیگری نگهداری شوند، گفته می شود. همچنین ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
گروگان (فیلم ۱۳۵۳)، فیلم احمد شیرازی
گروگان (فیلم ۱۳۷۴)، فیلم اصغر هاشمی
گروگان (فیلم ۱۹۱۷)، فیلم رابرت تورنبی
گروگان (فیلم ۱۹۸۳)، فیلم فرانک شیلدز
گروگان (فیلم ۲۰۰۵)، فیلم فلورنت امیلیو سیری
گروگان (مجموعه تلویزیونی)

گروگان (فیلم ۱۳۵۳). گروگان یک فیلم ایرانی به کارگردانی احمد شیرازی و محصول سال ۱۳۵۳ شمسی است.
سه سارق با گروگان گرفتن محسن (سیروس حسن پور)، فرزند اعتماد، برای آزادی او پانصدهزار تومان طلب می کنند. اعتماد با مأموران پلیس سرقرار حاضر می شود. دو تن از ربایندگان کشته می شوند و اتومبیل اعتماد به دریا سقوط می کند. پس از کشته شدن سارق سوم محسن بی سرپرست می ماند و با عبدالله (عباس رنجبر) دوست می شود و برای پیرمردی (نعمت الله گرجی) دست به سرقت می زنند. سال ها می گذرد و محسن (رضا بیک ایمانوردی) و عبدالله (مرتضی عقیلی) برای مردی به نام رئیس کار می کنند. عبدالله با فرشته (شهناز تهرانی) آشنا می شود و با او قرار ازدواج می گذارد، و محسن برای تأمین هزینهٔ ازدواج آن دو دست به سرقت می زند. عبدالله با گلولهٔ پلیس زخمی و دستگیر می شود، و محسن پس از آشنایی با دختری (افروز) در شرکتی مشغول به کار و پس از ازدواج با او صاحب فرزندی می شود. عبدالله از زندان آزاد می شود، و رئیس پروندهٔ محسن را در نزد رؤسای شرکت برملا می کند و موجب اخراج او می شود. رئیس آن دو را به همکاری جلب می کند و وامی دارد که از گاوصندوق شرکت سرقت کنند. محسن درصدد است به این وسیله رئیس را به دام بیندازد؛ اما رئیس و افرادش فرزند محسن را به گروگان می گیرند. با مداخلهٔ پلیس عبدالله زخمی و رئیس و همدستانش دستگیر می شوند. عبدالله پس از معالجه با فرشته ازدواج می کند.

گروگان (فیلم ۱۳۷۴). گروگان فیلمی به کارگردانی اصغر هاشمی و نویسندگی قاسم جعفری، یوسف رضایی منش، یوسف رضا رئیسی محصول سال ۱۳۷۴ است.
جمشید هاشم پور
جهانبخش سلطانی
محمدرضا کسرایی
زهره حمیدی
حسین کسبیان
محمد پورغلامی
کاظم هژیرآزاد
طیب شرافتی
رفیع مددکار
فرهاد خانمحمدی
رضا مرادیان
اکبر پاکزاد
ابراهیم شمس
محمدرضا گوهرمنش
افسانه هاشمی
آناهیتا رشمانی
علیرضا آب آب
منصور فرنیا
حسین غیابی
حسن رضایی
رضا طاهری
محمد احمدی
حسین میرزایی
اکبر رشیدیان
ابراهیم قاسمیان
محسن عابدی
مهدی یوسفی
انوشیروان نعیمی
علی عبادتی
عبدالحمید تاتلی
عزت اله رستمی
مسیح سه پنج رانندهٔ یکی از تریلی هایی که محمولهٔ بزرگ مواد مخدر و اسکناس های تقلبی را حمل می کند توسط پلیس شناسایی و در درگیری زخمی می شود و در بیمارستان بستری می گردد. حاج احمد مأمور آگاهی دوست زمان جوانی مسیح او را می شناسد و از او می خواهد که اطلاعات لازم را از تشکیلات قاچاقچیان به پلیس بدهد. اما او حاضر به همکاری نمی شود و زمانی که توسط قاچاقچیان در می یابد همسر و فرزندش در دام آن ها هستند، مصمم تر می شود تا با پلیس همکاری نکند. او بعد از فرار از دست مأموران پلیس و دزدیدن یکی از کانتینرهای حامل مواد مخدر قصد معامله با قاچاقچیان را دارد که پلیس وارد ماجرا می شود و با درگیری بین مأموران نیروی انتظامی و خلافکاران، مسیح با همسر و فرزندش فرار می کند، اما همسرش به او می گوید که دیگر حاضر به همراهی او نیست مگر اینکه با پلیس همکاری کند. مسیح هم به کمک حاج احمد قلعه بزرگی که محل جابه جایی محموله هاست را شناسایی می کنند و با زحمت زیاد و درگیری طولانی موفق به دستگیری افراد باند بزرگ قاچاق می شوند.
فیلم گروگان در جشنواره فیلم پلیس شرکت کرده است.

گروگان (فیلم ۱۹۱۷). گروگان (انگلیسی: The Hostage) فیلم درام صامت آمریکایی است به کارگردانی رابرت تورنبی که در سال ۱۹۱۷ منتشر شد.
۱۰ سپتامبر ۱۹۱۷ (۱۹۱۷-09-۱۰)

گروگان (فیلم ۱۹۸۳). گروگان (انگلیسی: Hostage) یک فیلم به کارگردانی فرانک شیلدز است که در سال ۱۹۸۳ منتشر شد.

گروگان (فیلم ۲۰۰۵). گروگان (انگلیسی: Hostage) فیلمی در ژانر اکشن و مهیج است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد.
۹ مارس ۲۰۰۵ (۲۰۰۵-03-۰۹) (Philippines)
۱۱ مارس ۲۰۰۵ (۲۰۰۵-03-۱۱) (United States)

گروگان (فیلم). گروگان (فیلم) فیلمی به کارگردانی اصغر هاشمی و نویسندگی قاسم جعفری، یوسف رضایی منش، یوسف رضا رئیسی ساختهٔ سال ۱۳۷۴ است.

گروگان (مجموعه تلویزیونی). گروگان نام یک سریال آمریکایی که بعد از فرار از زندان و قبل از ۲۴ در رسانه خانگی توزیع شد.
تلویزیون سونی (تولیدکننده اصلی سریال) زمانی دست به ساخت سریال زد که هنوز تب سریال های کپی شده از روی سریال لاست ادامه داشت اما این تلویزیون با روی کار آوردن جیسون اسمیلوویچ تصمیم گرفت راه وروشی تازه در پی بگیرد که سریال آن ها را با لاست یکی ندانند، هرچند بعدها گروگان را تا حدودی شبیه سریال دیگری که آن روزها بحثش داغ بود دانستند؛ سریال ۲۴. اسمیلوویچ تا قبل از اینکه وارد ماجرای ساخت سریال شود به عنوان یکی از تهیه کنندگان فرعی سریال کارن سیسکو شناخته شد.
اما دلیل اصلی آوردن او نوشتن فیلمنامه فیلم شماره شانس اسلیون به کارگردانی پل مک گیگان است که در همان سال ۲۰۰۶ اکران شده بود. ماجرای فیلم مک گیگان دربارهٔ ربودن جوانی به نام اسلیون است، اما نویسنده با رو کردن چند ترفند که موجب سردرگمی تماشاگرش می شود نشان می دهد از همان اول می خواسته اصل غافلگیری را به خوبی ایجاد کند. حالا چنین نویسنده ای به عنوان رهبر و مغز متفکر گروه سازنده سریال انتخاب شده تا با دستانی باز بتواند آنچه دلش می خواهد به تصویر بکشد.
این سریال که محصول سال ۲۰۰۶ آمریکا و با موضوع حادثه ای و مدت زمان ۷۵ دقیقه است داستان الی و کانراد، یک زوج ثروتمند و با نفوذ را روایت می کند که پسر نوجوان شان ربوده می شود و یک تیم مذاکره کننده از طرف پلیس به سرپرستی لاتیمر کینگ، کار بر روی این پرونده آدم ربایی را آغاز می کنند.این سریال در ژانر حادثه ای-هیجانی است و دیدن آن به همه علاقه مندان به این سریال توصیه می شود

شالهنگ.


پیشنهاد کاربران

مرتهن

hostage taking

Collateral


گروگان:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "گروگان " می نویسد : ( ( گروگان در پهلوی در ریخت گِرَوْگان grawgān بکار می رفته است . " گروگان کردن دل " به معنی دل را به یکبارگی به فرمان در آوردن است و یکسره پیرو و فرمانگزار شدن. ) )
( ( سخن هر چه گویدْش فرمان کند،
به فرمان او، دل گروگان کند. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 281. )




کلمات دیگر: