غیر متداول
فارسی به انگلیسی
démodé, outmoded
فارسی به عربی
مثقف , نادر
ملغی
ملغی
مثقف , نادر
مترادف و متضاد
متروکه، متروک، منسوخ، کهنه، غیر متداول، از کار افتاده، مهجور
غیر عادی، غریب، غیر معمولی، غیر متداول، نادر، کمیاب، غیرمعمول
لفظ قلم، کتابی، غیر متداول
کلمات دیگر: