گروگذار
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
مستدین القرض العقاری
مترادف و متضاد
راهن، گروگذار
راهن، گروگذار
گروگذار، نگهدارنده بانک در قمار، شرط بند
گروگذار
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه چیزی را بعنوان گرو نزد کسی نهد گرو دهنده راهن .
لغت نامه دهخدا
گروگذار. [ گ ِ رَ / رُو گ ُ ] ( نف مرکب ) راهن. گرودهنده. آنکه چیزی را به رهن سپارد.
کلمات دیگر: