کلمه جو
صفحه اصلی

کاواک


مترادف کاواک : پوک، مجوف، میان تهی، میان خالی، آشیانه

فارسی به انگلیسی

empty, hollow, void, sinus

hollow


empty, hollow, void


فارسی به عربی

جوف

مترادف و متضاد

۱. پوک، مجوف، میانتهی، میانخالی
۲. آشیانه


hollow (اسم)
گودی، حفره، کاواک، چاله

cavity (اسم)
سوراخ، کرم خوردگی دندان، حفره، گودال، کاواک، کاوی

پوک، مجوف، میان‌تهی، میان‌خالی


آشیانه


فرهنگ فارسی

کاوک:پوچ، میان تهی، بی مغز، مجوف
( اسم ) آشیان. مرغ زنبیلی که کبوتر در آن تخم گذارد : [ چو کبتری تبتی خانه کرده هر کاوک چو مار سغدی ره یافته بهر کاواک ] . ( سوزنی )

منطقه‌ای با شارش وارون، درست در بادسوی هر مانع یا کوه


فرهنگ معین

(ص . ) پوچ ، بی مغز، میان تهی .
(اِ. ) نک کابوک .

(ص .) پوچ ، بی مغز، میان تهی .


(اِ.) نک کابوک .


لغت نامه دهخدا

کاواک. ( ص ) ( از: کاو ( کاویدن ) + اک پسوند اسم فاعل و اسم مفعول ). ( از حاشیه برهان چ معین ). خالی و تهی و پوچ و بی مغز. ( ناظم الاطباء ). میان خالی و پوچ و بی مغز. ( برهان ) :
بجز عمود گران نیست روز و شب خورشش
شگفت نیست ازو گر شکمش کاواک است.
لبیبی.
- میان کاواک ؛ میان تهی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. پوچ، میان تهی، بی مغز، مجوف.
۲. سوراخ و شکاف میان درخت.

دانشنامه عمومی

کاواک (به ترکی استانبولی: Kavak) شهری است در کشور ترکیه که در استان سامسون واقع شده است. جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی ۸٬۱۱۷ نفر و بر اساس برآوردهای سال ۲۰۰۹ میلادی ۷٬۶۰۵ نفر می باشد.
فهرست شهرهای ترکیه

محدوده نهایی معادن روباز:محدوده ای که استخراج آن از نظر اقتصادی سود آور باشد


فرهنگستان زبان و ادب

{cavity} [علوم جَوّ] منطقه ای با شارش وارون، درست در بادسوی هر مانع یا کوه

جدول کلمات

پوچ , میان تهی,بی مغز, کاوک

پیشنهاد کاربران

حفره، گودال، چاله، برگردان برای واژه انگلیسی "cavity".

کله خر. . بی مغز. . کودن


کلمات دیگر: