کلمه جو
صفحه اصلی

کبره بستن

فارسی به انگلیسی

bake, cake, crust, to form a crust, to indurate

to form a crust, to indurate


cake, crust


فارسی به عربی

قشرة

مترادف و متضاد

crust (فعل)
کبره بستن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - ظاهر شدن پوسته ای نازک بر روی زخم . ۲ - کلفت شدن پوست کف دست و غیره بر اثر کار بسیار و تماس با اشیائ .

لغت نامه دهخدا

کبره بستن. [ ک َ ب َ رَ / رِ ب َ ت َ ] ( مص مرکب )ظاهر شدن پوسته نازک بر روی زخم. ( فرهنگ فارسی معین ). || کلفت شدن پوست کف دست و غیره بر اثر کار بسیار و تماس با اشیاء. ( فرهنگ فارسی معین ).

پیشنهاد کاربران

کبره بستن: [ اصطلاح در تداول عامه ]کلفت شدن پوست کف دست، پاشنه پا و غیره بر اثر کار بسیار و تماس با اشیای دیگر و راه رفتن بدون جوراب و کفش . کبره یا پینه، قسمتی از پوست است که به دلیل اصطکاک مکرر، فشار یا تحریک مدوام آن، ضخیم و سفت شده است. در این شرایط بدن باعث ایجاد لایه های اضافی پوست در محل اصطکاک می شود تا آن را از پارگی پوست یا قرار گرفتن در معرض مواد تحریک کننده محافظت کند.
کبره یا پینه در مناطقی از بدن ایجاد می شود که تحت اصطکاک مداوم یا مکررباشد. برخی از نقاط شایع، شامل پا، مخصوصاً در پاشنه پا و زیر انگشت شست است که قسمت های استخوانی پا با کفش ها تماس پیدا می کند. علاوه بر آنکبره یا پینه در کف دست و نوک انگشتان هم دیده می شود.
( ( جوراب نایلون زن حتما در رفتگی داشت و اتاق های ساختمان حتما کم نور بودند و پاشنه های پای زن شاید کبره بسته بود و آشپز خانه ها احتمالا هواکش نداشتند . . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 18. ) )
در زبان ترکی به کبره یا پینه "قابار " گفته می شود .


کلمات دیگر: