کلمه جو
صفحه اصلی

غیرمعمول


مترادف غیرمعمول : غیرمرسوم، نارایج، نامتداول، نامتداول

متضاد غیرمعمول : معمول

برابر پارسی : نابهنجار

فارسی به انگلیسی

unconventional, unlike

فارسی به عربی

غیر عادی , نادر

مترادف و متضاد

unusual (صفت)
غیر عادی، غریب، خارق العاده، غیرمعمول، مخالف عادت

uncommon (صفت)
غیر عادی، غریب، غیر معمولی، غیر متداول، نادر، کمیاب، غیرمعمول

غیرمرسوم، نارایج، نامتداول، نامتداول ≠ معمول


دانشنامه عمومی

غیرمعمول ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
غیرمعمول (آلبوم)
غیرمعمول (ترانه)

پیشنهاد کاربران

unusual, strange

نابهنجار

معنی غیر معمول را با مثال میخواهم بیان کنم
مثلا: یک نفر وقتیکه مریض میشود برایش غیر معمول میتوان گفت بخاطریکه در حالت عادی و درست نیست پس معمول بیان کننده حالت عادی است و غیر معمول بیان کننده حالت غیر عادی


کلمات دیگر: