کلمه جو
صفحه اصلی

گوشوارک

فرهنگ فارسی

۱ - گوشوار کوچک . ۲ - دوپاره گوشت خرد که زیر گوش گوسفندان آویخته رعثائ رعث . ۳ - آنست که بردو جانب در ورودی عمارت دو ستون بنا کنند آنگاه برای زیبایی از دو طرف و یا فقط طرف خارجی هر ستون را نیم آجر عقب تر بنا کنند . ۴ - هر یک از برگه های کوچک یا نسبه بزرگی که در قاعد. دمبرگ غالب برگها وجود دارد . گوشوارک باشکال مختلف در گیاهان مشاهده میشود مثلا درختهای نارون وراش گوشوارکهایشان بشکل فلسهای بی رنگ و یا قهوه یی رنگ کم دوامی است که برای محافظت برگهای جوان بکار میروند . گوشوارکهای نخود فرنگی بسیار بزرگ و سبز رنگند . در روناس و یونج. باغی گوشوارکها مشابه پهنک و سبز رنگند . گوشوارکهای درخت اقاقیا و عناب به خار تبدیل شده اند ولی برگ غلات ( گندم و برنج و جو و ذرت ) فاقد دمبرگ و گوشوارک است . ۵ - سیاه گیله .
گوشوارک درختچه ایست از جنس اوونیموس که در اغلب جنگلهای شمال وارسباران موجود است و چهار گونه آن را در ایران نام برده اند .

هر لنگه از دو لنگه ساختار برگ‌مانند در دو سوی دمبرگچه که به شکل خار یا غده است


لغت نامه دهخدا

گوشوارک. [ گوش ْ رَ ] ( اِ مصغر ) مصغر گوشوار. گوشوار خرد. گوشوار کوچک. رجوع به گوشوار شود. || در قاعده بعضی از برگهای دو صفحه کوچک یا بزرگ وجود دارد که آن را گوشوارک مینامند . رجوع به واژه های مصوب فرهنگستان شود. || دو پاره گوشت خرد که زیر گوش گوسفندان آویخته است. ( یادداشت مؤلف ). رعثاء. رعث. زنمة. ( از منتهی الارب ). رجوع به زنه و رعث و رعثاء در همین لغت نامه شود. || در اصطلاح بنایان لغاز و لغاز در اصطلاح بنائی آن است که بر دو جانب در ورودی عمارات دو ستون بنا کنند آنگاه برای زیبائی از دو طرف و یا فقط طرف خارجی هر ستون را نیم آجر عقب تر بنا نمایند. و از بن دیوار تا سراین حالت را ادامه دهند. || اطاق یا بالاخانه ای که در گوشه تالار واقع باشد. ( ناظم الاطباء ).

گوشوارک. [ گوش ْ رَ ] ( اِ مرکب ) گوشوارک درختچه ای است از جنس «اوونیموس » که در اغلب جنگلهای شمال و ارسباران موجود است و چهار گونه آن را در ایران نام برده اند: 1- اوونیموس اروپئا ، دارای چوبی است سخت و فشره و زغال آن در نقاشی به کار می رود. 2- اوونیموس لاتیفولیا ، آن را در شیرگاه گوشوارک ، در نور سیاتوسکا، در طوالش سردار و در کتول السبی ( ال اسبی ) می خوانند. 3- اوونیموس ولوتینا ، این گونه را در کلاردشت سفیدال ، در زیارت سیاه شن ، در نور گوشوارک و در کتول گوش حلقه علف می خوانند. 4- اوونیموس وروکوزا ، این گونه در ارسباران دیده شده است. ( جنگل شناسی کریم ساعی ص 276 ). رجوع به واژه نامه گیاهی دکتر اسماعیل زاهدی ص 83 شود.

گوشوارک . [ گوش ْ رَ ] (اِ مرکب ) گوشوارک درختچه ای است از جنس «اوونیموس » که در اغلب جنگلهای شمال و ارسباران موجود است و چهار گونه ٔ آن را در ایران نام برده اند: 1- اوونیموس اروپئا ، دارای چوبی است سخت و فشره و زغال آن در نقاشی به کار می رود. 2- اوونیموس لاتیفولیا ، آن را در شیرگاه گوشوارک ، در نور سیاتوسکا، در طوالش سردار و در کتول السبی (ال اسبی ) می خوانند. 3- اوونیموس ولوتینا ، این گونه را در کلاردشت سفیدال ، در زیارت سیاه شن ، در نور گوشوارک و در کتول گوش حلقه علف می خوانند. 4- اوونیموس وروکوزا ، این گونه در ارسباران دیده شده است . (جنگل شناسی کریم ساعی ص 276). رجوع به واژه نامه ٔ گیاهی دکتر اسماعیل زاهدی ص 83 شود.


گوشوارک . [ گوش ْ رَ ] (اِ مصغر) مصغر گوشوار. گوشوار خرد. گوشوار کوچک . رجوع به گوشوار شود. || در قاعده ٔ بعضی از برگهای دو صفحه ٔ کوچک یا بزرگ وجود دارد که آن را گوشوارک مینامند . رجوع به واژه های مصوب فرهنگستان شود. || دو پاره گوشت خرد که زیر گوش گوسفندان آویخته است . (یادداشت مؤلف ). رعثاء. رعث . زنمة. (از منتهی الارب ). رجوع به زنه و رعث و رعثاء در همین لغت نامه شود. || در اصطلاح بنایان لغاز و لغاز در اصطلاح بنائی آن است که بر دو جانب در ورودی عمارات دو ستون بنا کنند آنگاه برای زیبائی از دو طرف و یا فقط طرف خارجی هر ستون را نیم آجر عقب تر بنا نمایند. و از بن دیوار تا سراین حالت را ادامه دهند. || اطاق یا بالاخانه ای که در گوشه ٔ تالار واقع باشد. (ناظم الاطباء).


فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) زائده ها یا گوشواره های کوچک دنبالۀ برگ، استیپول.
۲. [قدیمی] گوشوار کوچک.

دانشنامه عمومی

گوشوارک در یک گیاه زایدهٔ یک برگ است که غالباً یه صورت جفت از قاعدهٔ دمبرگ منشأ می گیرد.

فرهنگستان زبان و ادب

{stipel} [زیست شناسی- علوم گیاهی] هر لنگه از دو لنگه ساختار برگ مانند در دو سوی دمبرگچه که به شکل خار یا غده است


کلمات دیگر: