کلمه جو
صفحه اصلی

گونه شناسی

فرهنگ فارسی

طبقه‌بندی مجموعه‌ای از دست‌ساخته‌های هم‌دوره در گونه‌ها و زیرگونه‌ها براساس شاخصه‌های کیفی و کمی و ریخت‌شناختی و فنّاورانه و کارکردی


دانشنامه عمومی

گونه شناسی شاخهٔ مطالعهٔ گونه ها است و به طور ویژه مربوط به موارد زیر می باشد:
گونه شناسی (زبان شناسی): دانش تقسیم بندی زبانها بر اساس ویژگیهای ساختاری
گونه شناسی (انسان شناسی)، تقسیم بندی فرهنگها بر اساس قوم
گونه شناسی (باستان شناسی)، تقسیم بندی مصنوعات بر اساس مشخصات
گونه شناسی (روان شناسی) یک مدل از انواع هویت ها

گونه شناسی (باستان شناسی). گونه شناسی در علم باستان شناسی نتیجهٔ تقسیم بندی بر اساس ویژگی های ظاهری می باشد بطور مثال نتایج این طبقه بندی شامل گروه هایی است که منحصراً گونه نامیده می شوند اغلب گونه های باستان شناسی مصنوعی درساختاری عظیم مانند ساختمان ها مقبره ها، قلعه ها یا جاده ها می باشد که ساختهٔ دست بشر است. گونه شناسی در جهت سازماندهی اطلاعات باستان شناسی کمک شایانی می کند. دران و هادسن بر این عقیده اند که: این کار از اهمیت زیادی برخوردار است اما وقت زیادی باید صرف آن شود.
گونه شناسی بر پایهٔ دیدگاه " افلاطون "، " اسنشالیزم" نامیده می شود.اسنشالیزم نظریه ای است که جهان را به سه قسمت جهان واقعی، جهان متوقف و جهان پابرجا تقسیم می کند.این نظریه پایه و اساس بیشتر تعبیرات گونه شناسی مخصوصاً صنایع دستی سنگی را تشکیل می دهد. در جایی که شکل های مورد استفاده و دارای اهمیت اغلب از الگوهای ذهنی هستند یا ترکیبی از ویژگی های ساختهٔ فکر خالق اثر می باشد.ایجاد تنوع در صنایع دستی به عنوان نتیجه ای از فهم ناقص الگو است و معمولاً مربوط به تفاوت های موجود در مواد خام آن اثر یا برجسته بودن خالق آن اثر است.
اگر چه کلیهٔ اصول و قواعد به طور واضح بیان نشده اما گونه های مقدماتی را می توان در کارهای باستان شناسان عصر جدید مشاهده نمود.حتی قبل از دههٔ ۵۰ جان لِه لند به خوبی توانست آجرهای روی را (تحت عنوانی گمراه کننده به نام Briton brykes). در تمامی حالت و ابعاد تعیین کند. وی می توانست آجرهای جدید را از جهت اندازه و شکل از آن ها تمیز دهد. باستان شناسان شروع به شناسایی پیکرهای مقبره ها در اواخر قرن ۱۶ کردند و نشان دادند که آن هایی که چهار زانو بودند به نسبت قدیمی تر از آن هایی بودند به نسبت قدیمی تر از آن هایی بودند که پاهایشان صاف بود. در آخر قرن ۱۷ جان آبری اقدام به شناسایی سلسله مراتب تکاملی مواد خام ب اساس ویژگی های خاص نقشه کشی قرون وسطایی، دست خط، شکل سپرها و لباس آنان، که طرح کلی توسعهٔ Gothic arohitecture در قرن ۱۸ تصحیح شد و توسط توماس ریک من با انتشار مقاله ای به اوج رسید.در قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ در گونه شناسی باعث ایجاد ترکیب مشاهدات تجربی و درک مستقیم (دیدن) شد.بر اساس آنچه ایگر گفته، اغلب باستان شناسان اُسکار مانتلیس به عنوان اولین کالج استکهلم نام برده و همچنین هنس هیلد برند کمک شایانی جهت پیشرفت علم اصول انجام داد. هیلد برند یک مقالهٔ اساسی جهت توسعهٔ fibulae در دههٔ ۱۸۷۰ با استفاده ازعلم اصول در حالی که در همان لحظه مونتلیس به کنگره بین المللی رفت و مقاله کوچکتری در این روش به انجام رسانید.دیگر مثال اخیر به گونه شناسی که فیلندر بتری در سال ۱۸۹۹ برای اشیاء پیدا شده (عمدتاً سفالگری) در ۹۰۰ نوع از قبرهای مصری تعلق دارد. این گونه شناسی به عنوان یک بنیاد اساسی برای سلسلهٔ قبرها تلقی می شود.
برای ایجاد یک نوع گونه شناسی با توسعهٔ فنون آماری و عددی در دههٔ ۶۰، روش های ریاضی (شامل آنالیز گروهی – آنالیز اجزای اصلی، آنالیز مکاتبات، آنالیز فاکتور) جهت ایجاد گونه شناسی های جدید مورد استفاده قرارگرفته است. در طول دههٔ ۹۰ باستان شناسان اقدام به استفاده از روش های تکامل نژادی (phylogenetic) کردند که با اقتباس از cladistic بوده است.

فرهنگستان زبان و ادب

{typology} [باستان شناسی] طبقه بندی مجموعه ای از دست ساخته های هم دوره در گونه ها و زیرگونه ها براساس شاخصه های کیفی و کمی و ریخت شناختی و فنّاورانه و کارکردی


کلمات دیگر: