کلمه جو
صفحه اصلی

نام ستردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) محو کردن نام کسی یاچیزی : نام شب از صحیفه ایام بسترد از روی تو اجازت اگر یابد آفتاب . ( انوری )

لغت نامه دهخدا

نام ستردن. [ س ِ ت ُ دَ ] ( مص مرکب ) محو کردن. پاک کردن. زایل کردن :
نام شب از صحیفه ایام بسترد
از رای تو اجازت اگر یابد آفتاب.
انوری.
ما نام خود ز صفحه دلها سترده ایم
از دفتر جهان ورق باد برده ایم.
صائب.
- نام از جهان ستردن ؛ اعدام. محو کردن. نیست و نابود کردن. معدوم ساختن :
به جشن فریدون و نوروزجم
که شادی سترد از جهان نام غم.
نظامی ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: