۱ - افشاندن مشک مشک پراکنی ۲ - معطر بودن .
مشک افشانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مشک افشانی. [ م ُ / م ِ اَ ] ( حامص مرکب ) مشک بیزی. مشک پراکنی. عطرپاشی :
کار زلف توست مشک افشانی عالم ولی
مصلحت را تهمتی بر نافه چین بسته اند.
کار زلف توست مشک افشانی عالم ولی
مصلحت را تهمتی بر نافه چین بسته اند.
حافظ.
فرهنگ عمید
۱. افشاندن مشک.
۲. [مجاز] خوش بو کردن محیط.
۲. [مجاز] خوش بو کردن محیط.
کلمات دیگر: