کلمه جو
صفحه اصلی

مصابره

لغت نامه دهخدا

مصابرة. [ م ُ ب َ رَ ] (ع مص ) همدیگر شکیبایی کردن . (منتهی الارب ). شکیبایی کردن . (آنندراج ). با کسی به صبر نبرد کردن . (ترجمان القرآن جرجانی ) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). و رجوع به مصابرت شود.


مصابره. [ م ُ ب َ / ب ِ رَ / رِ ] ( از ع ، مص ) مصابرت. مصابرة. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به مصابرت و مصابرة شود.

فرهنگ عمید

۱. غالب شدن بر کسی به صبر.
۲. شکیبایی کردن.


کلمات دیگر: