مترادف عرق خور : باده خوار، باده نوش، شرابخوار، مشروب خور، میخواره، میگسار
عرق خور
مترادف عرق خور : باده خوار، باده نوش، شرابخوار، مشروب خور، میخواره، میگسار
فارسی به انگلیسی
drunkard
مترادف و متضاد
بادهخوار، بادهنوش، شرابخوار، مشروبخور، میخواره، میگسار
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آن که عرق نوشد . ۲ - باده نوش میگسار .
لغت نامه دهخدا
عرق خور. [ ع َ رَ خوَرْ / خُرْ ] ( نف مرکب ) عرق خورنده. آنکه عرق نوشد. ( فرهنگ فارسی معین ). || آنکه معتاد به عرق خوردن است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). باده نوش. می گسار. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
کسی که عرق می خورد، می گسار.
پیشنهاد کاربران
hard - drinking
می خواره
کلمات دیگر: