کلمه جو
صفحه اصلی

علف خوار


مترادف علف خوار : چرنده، علف چر، گیاهخوار

متضاد علف خوار : گوشتخوار

فارسی به انگلیسی

herbivorous, herbivorous, herbivore, herbivorus

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) آن که علف و گیاه خورد گیاهخوار . ۲ - ( صفت ) چراگاه علف زار.

لغت نامه دهخدا

علف خوار. [ ع َ ل َ خوا / خا ] ( نف مرکب ) هرکه علف خورد. علف چر. گیاهخوار. علف خواره. || ( اِ مرکب ) چراگاه و علف زار. ( ناظم الاطباء ). علف چر : علفخوار و مرغزارها قوریغ کردند و از چرانیدن چهارپایان محفوظ گردانید. ( جهانگشای جوینی ). از چرانیدن چهارپایان محفوظ گردانید تا علفخوار نگردد. ( جهانگشای جوینی ). رسول بدو فرستاد که ما را علفخوار معین کنی. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) هر حیوانی که خوراکش منحصر به علف باشد، مانند گوسفند، گاو، آهو، اسب، و امثال آن ها.
۲. (اسم ) [قدیمی، مجاز] چراگاه، علف زار.

فرهنگستان زبان و ادب

{herbivore, herbivorous, herbivorous animal, phytophagous} [زیست شناسی- علوم جانوری] جانوری که از گیاه تغذیه می کند

واژه نامه بختیاریکا

هزینه یا مقدار پول اجاره زمین

پیشنهاد کاربران

چرنده . . . . .


کلمات دیگر: