کلمه جو
صفحه اصلی

فوران


مترادف فوران : انفجار، جوشش، جهش

برابر پارسی : جهش، جوشیدن

فارسی به انگلیسی

agony, flush, gush, jet, outburst, outpouring, paroxysm, spurt


eruption, ebullition, effervescence, agony, flush, gush, jet, outburst, outpouring, paroxysm, spurt

eruption, ebullition, effervescence


فارسی به عربی

انفجار , تدفق , دفق , زیادة , طائرة

عربی به فارسی

صداي فش فش , گاز مشروبات , چابگي , سرزندگي , هيجان داشتن , گاز داشتن


مترادف و متضاد

spout (اسم)
دهانه، جوش، لوله، ناودان، فوران، شیر آب، فواره

jet (اسم)
دهانه، دهنه، پرتاب، فوران، فواره، جت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، پرش اب، جریان سریع

eruption (اسم)
انفجار، جوش، فوران

outburst (اسم)
ظهور، انفجار، فوران، طغیان

ebullition (اسم)
غلیان، فوران

irruption (اسم)
فوران، ایجاد ناگهانی

effusion (اسم)
ریزش، اضافه، تظاهر، فوران، جریان بزور

انفجار، جوشش، جهش


فرهنگ فارسی

شهر کنوج ( قنوج ) در هندوستان .
جوشیدن، جوشیدن یاجهیدن آب ازچشمه یاازلوله بافشاروروببالاجهیدن خون ازرگ، جهیدن رگ، جهش، جوشش
۱ - ( مصدر ) جوشیدن دیگ و چشمه و جز آن ۲ - جوشیدن رگ و برجستن ۳ - ( اسم ) جوشش ۴ - جهش .
نام شهر کنوج است که از شهرهای هند باشد . ظاهرا جمع فور است که نام عمومی شاهان کنوج بوده .

فرهنگ معین

(فَ وَ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) جوشیدن یا جهیدن آب از چشمه یا لوله . ۲ - جهیدن رگ . ۳ - (اِمص . ) جوشش . ۴ - جهش .

لغت نامه دهخدا

فوران. [ ف َ وَ ] ( ع مص ) جوشیدن دیگ و چشمه و جز آن. || جوشیدن رگ و برجستن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || دمیدن بوی مشک. ( منتهی الارب ). رجوع به فوج ، فوح و فوخ شود.

فوران. ( اِخ ) نام شهر کنوج است که از شهرهای هند باشد. ( برهان ). ظاهراً جمع فور است که نام عمومی شاهان کنوج بوده ، و مؤلف برهان در اطلاق جمع آن بر شهر اشتباه کرده است. رجوع به فور شود.

فوران . (اِخ ) نام شهر کنوج است که از شهرهای هند باشد. (برهان ). ظاهراً جمع فور است که نام عمومی شاهان کنوج بوده ، و مؤلف برهان در اطلاق جمع آن بر شهر اشتباه کرده است . رجوع به فور شود.


فوران . [ ف َ وَ ] (ع مص ) جوشیدن دیگ و چشمه و جز آن . || جوشیدن رگ و برجستن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || دمیدن بوی مشک . (منتهی الارب ). رجوع به فوج ، فوح و فوخ شود.


فرهنگ عمید

۱. بیرون آمدن آب یا مایعی از جایی با فشار.
۲. جوشش، جهیدن.

دانشنامه عمومی

فوران (به انگلیسی: Furan) یک ترکیب آلی حلقوی اکسیژن دار است.c1ccoc1
Furan
FurfuranFurane (misspelling)Divinylene oxide
c1ccoc1

دانشنامه آزاد فارسی

فوران (اخترشناسی). فَوَران (اخترشناسی)(jet)
در اخترشناسی، جریان باریک و درخشانی که در حال خروج از ستاره یا کهکشان دیده می شود و حاکی از شارش سریع و روبه بیرون ماده است. نیز ← کهکشان_فعال

فوران (شیمی). فَوَران (شیمی)(Furan)
ترکیب مایع بی رنگ C۴H۴O، با نقطۀ ذوب ۸۶- درجۀ سلسیوس و نقطۀ جوش ۳۱.۴درجۀ سلسیوس. این ترکیب حلقه ای پنج عضوی، شامل چهار گروه CH۲و یک اتم اکسیژن، است. در اسیدهای قوی تجزیه می شود. فورفورول از مشتقات آن است. این ماده برای ساخت الیاف کاربرد دارد.

پیشنهاد کاربران

پاشیدن ، خروشیدن

در پارسی " فشانش " از بن فشاندن ، در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .


کلمات دیگر: