کلمه جو
صفحه اصلی

صوم


مترادف صوم : روزه، روزه داری

فارسی به انگلیسی

fasting, fast(ing)

fast(ing)


عربی به فارسی

تند , تندرو , سريع السير , جلد و چابک , رنگ نرو , پايدار , باوفا , سفت , روزه , روزه گرفتن , فورا , سير


مترادف و متضاد

روزه، روزه‌داری


فرهنگ فارسی

روزه گرفتن، خودداری خوردن و آشامیدن ازسحرتاشام، روزه، امساک ازخوردن ونوشیدن یاسخن گفتن یاکار، شهرالصوم: ماه رمضان
۱ - ( مصدر ) روزه گرفتن . ۲ - ( اسم ) روزه .

فرهنگ معین

(صَ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) روزه گرفتن . ۲ - (اِ. ) روزه .

لغت نامه دهخدا

صوم. [ ص َ ] ( ع مص ) بازایستادن از خوردن. ( منتهی الارب ). روزه داشتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ) ( ترجمان علامه جرجانی ).
- صوم رمضان ؛ روزه ماه رمضان. در نفائس الفنون آرد: بدان که سبب صوم رمضان رؤیت هلال رمضان است یا گذشتن سی روز از شعبان و اگر یک شخص عادل گواهی به رؤیت هلال دهد هم ثابت شود به مذهب شافعی و مالک و احمد و به مذهب ابوحنیفه ، اگر آن شخص زن یا بنده هم باشد ثابت شود. و بمذهب صادق ( ع ) سه قول است :یکی آنکه به یک گواه عادل ثابت شود. دوم آنکه هوا صافی نباشد، بقول پنجاه نفر ثابت شود سوم آنکه بقول دو گواه عادل ثابت شود، اگر هوا صافی باشد و اگرنه عمل بر نیت. و بقولی از احمد اگر بیست و نه روز از شعبان بگذرد و شب سی ام گرد و غبار باشد، صوم آن روز واجب شود و از رمضان محسوب افتد. و به مذهب ابوحنیفه ، اگر نیت کند که اگر رمضان باشد فریضه روزه دارم و الاتطوع و ظاهر شود که رمضان بود از رمضان محسوب افتد.و روز شک آن است که احتمال رمضان و شعبان داشته باشد بسویت. و روزه روز شک به نیت وجوب حرام است و به نیت تطوع جائز و اگر در آخر ظاهر شود که از رمضان بود از رمضان محسوب افتد. و در روزه دو چیز فرض است : یکی نیت ، دوم امساک. و پیش ابوحنیفه ، مطلق نیت صوم کامل بود بی قید رمضان یا غیر آن. و بی آنکه نیت در جزوی از شب افتد، تا اگر پیش از زوال نیت کند در فرض و نقل روا بود. و بمذهب شافعی و مالک و بقولی از احمد تعیین لازم است ، و نیت روزه فرض باید که در جزوی از شب افتد. و بمذهب شیعه امامیه اگر روزه معینی است همچو روزه رمضان نیت روزه یا قربت کافی بود بقولی ، و اگرنه تقید بدان لازم باشد، چنانکه گوید: اصوم عن الکفارة یا غیر آن. و در روزه فریضه اگر بی نیت عمداً بماند و صبح آید روزه درست نباشد. و از برآمدن صبح صادق تا غروب آفتاب باید از مجامعت و اکل و شرب و هرچه در معنی اینهاست اجتناب کند. و بمذهب شافعی و مالک و احمد جز به مجامعت کفاره ثابت نشود. و بمذهب ابوحنیفه مجامعت و خوردن و آشامیدن قضا دارد و با یاد روزه موجب کفاره است الا جماع بهیمه که پیش او و به یک قول از احمد موجب کفاره نیست. و بمذهب مالک جماع عمد و خطا یکسان است. و بمذهب ابوحنیفه و مالک و یک قول از احمد مرد و زن در وجوب کفاره یکسان است. و شافعی را در این مسئله سه قول است : یکی آنکه بر زن اصلاً نیست. دوم آنکه هست. سوم آنکه بر او واجب شود. لیکن مرد از او ادا کند و کفاره روزه به مذهب ابوحنیفه و شافعی مرتب است ، یعنی اگر قادر باشد بنده آزاد کند، واگر نتواند دو ماه پیوسته روزه دارد، و اگر نتواند شصت مسکین را طعام دهد. و بمذهب مالک و احمد مخیر است ، یعنی اگر خواهد بنده آزاد کند، و اگر خواهد روزه دارد، و اگر خواهد طعام دهد. و این کفاره به اتفاق هر چهار به روزه ماه رمضان مخصوص است ، اما بمذهب شیعه امامیه ، بر اکل و شرب معتاد و غیر آن و جماع مطلقاً قضا و کفاره واجب شود. و اگر کسی جنب شود و عمداًغسل نکند تا صبح برآید، یا بعد از جنابت بی نیت غسل بخسبد تا روز هم قضا و کفاره واجب شود. و خفتن جنب بعد از آنکه دو بار بیدار شده باشد، به نیت غسل تا برآمدن صبح ، و رسانیدن غبار به حلق به اختیار و استمناء همین حکم دارد. و کفاره رمضان همین است و بر مرد و زن لازم شود. و اگر بحرامی افطار کند، اصح روایات آن است که هر سه واجب شود. و کفاره در افساد روزه رمضان و قضای او بعد از زوال و نذر معین و اعتکاف فریضه لازم شود. و در سفر و مرض که در روزه خوف زیادتی بیماری یا دراز کشیدن آن باشد، افطار مباح است بمذهب هر چهار. لیکن پیش ابوحنیفه و شافعی و مالک روزه فاضلتر است و به مذهب احمد افطار و به مذهب شیعه افطار واجب است ، و اگر روزه دارند درست نباشد. و از عمر و ابوهریرة همچنین مروی است. پس روزه درست به اتفاق مذاهب آن باشد که مشتمل باشد بر نیت قربت که در جزوی ازشب شده باشد یا تعیین آن و امساک از اکل و شرب معتاد و غیر معتاد، و از جماع مطلقاً، و استمناء و اگر در سفر یا مریض باشد باید که روزه ندارد، و قضا کند. ( از نفایس الفنون ص 128 ). || آرمیدن باد. ( تاج المصادر بیهقی ). ایستادن باد. || سایه گرفتن کسی به درخت صوم. || به نیم روز رسیدن روز. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ). || خاموش بودن. || ایستادن بی کار. || افکندن شترمرغ سرگین را. ( منتهی الارب ). حدث کردن شترمرغ. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ). || نوشیدن. || سخن کردن. || جماع نمودن. || چشیدن مرگ را. || ( اِ ) روزه. || رمضان. || درختی است ناخوش منظر بلغت هذیل. ( منتهی الارب ). غَرَف و آن درختی است بشکل انسان بدمنظر میوه آنرا رؤس الشیاطین خوانند و از شیاطین مارها قصد کنند. آنرا برگ نبود... ( از تاج العروس ). || کلیسای ترسایان. || سرگین شترمرغ. || ( ص )روزه دار. ( منتهی الارب ).

صوم . [ ص ُوْ وَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ صائم . رجوع بصائم شود.


فرهنگ عمید

روزه گرفتن، روزه.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی صَوْماً: روزه (صوم در اصل به معنای خودداری از عمل است ، مثلا صوم از خوردن ، و صوم از نوشیدن ، و از جماع و از سخن گفتن و راه رفتن و امثال آن به معنای خودداری از آنها است ، و چه بسا در معنای آن این قید را اضافه کرده باشند ، که به معنای خودداری از خصوص کارهائی ا...
معنی صِّیَامِ: روزه داری - روزه گرفتن(صوم در اصل به معنای خودداری از عمل است ، مثلا صوم از خوردن ، و صوم از نوشیدن ، و از جماع و از سخن گفتن و راه رفتن و امثال آن به معنای خودداری از آنها است ، و چه بسا در معنای آن این قید را اضافه کرده باشند ، که به معنای خودداری ...
تکرار در قرآن: ۱۴(بار)
روزه. همچنین است صیام. اصل آن امساک از مطلق فعل است خوردن باشد، یا گفتن، یا رفتن، لذا به اسبی که از خوردن و راه رفتن خود داری کند گویند: صائم. شاعر گوید: خیل صیام واخری غیر صائمهة (راغب) در اقرب الموارد نیز گوید: اصل آن امساک از مطلق فعل است. در مجمع فرموده: صوم در لغت به معنی امساک و از آن به سکوت صوم گویند. ابن درید گفته: هر چه از حرکت ایستاد صوم گرفته. نابغه گوید: «خَیْلُ صِیامٍ وَ خَیْلٌ غَیْرَ صائِمِةِ تَحْتُ الْعجاجِ وَ اخری تعلک اللّجما یعنی زر غبار اسبانی بی حرکت و اسبانی در تلاش اند. وعده‏ای ایستاده و لگام خویش را می‏جوند. «صامَتِ الرّریثحُ» یعنی باد ایستاد. «صامَتِ الشَّمْسُ» آفتاب در وسط روز ایستاد... . صوم اسلامی امساک مخصوصی است از طعام و چیزهای دیگر که در کتب فقه مذکور است از طلوع فجر شروع شده و با رسیدن شب به پایان می‏رسد. . جمله «کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبْلِکُمْ» دلیل آن است که روزه در امّت‏های گذشته نیز بوده است. در المیزان فرموده: این جمله فقط در مقام تنظیر است بر کیفیّت صوم امم گذشته و بر اینکه بر همه آنها روزه واجب بوده دلالت ندارد. قرآن معین نکرده مراد از این امم کدام اند. تورات و انجیل فعلی از وجوب صوم خالی اند و فقط آن را مدح می‏کنند. مع الوصف یهود و نصاری روزهای معیّنی از سال را به اشکال مختلف روزه می‏گیرند مثل روزه از گوشت، روزه از شیر، روزه از اکل و شرب، و در قرآن حکایت روزه زکریا از سخن گفتن هکذا روزه مریم از سخن گفتن شده است. بلکه روزه عبادتی است از غیر ارباب ادیان نیز نقل شده چنانکه از مصر قدیم و رومانی‏ها منقول است بت پرستان هند تا به امروز روزه می‏گیرند. (تمام شد). باید دانست درباره صوم زکریا ازط سخن گفتن در قرآن مطلبی نیست بلکه خداوند سه روز قدرت سخن گفتن رااز وی سلب کرده چنانکه در آیه 41 سوره آل عمران و 10 سوره مریم مذکور است و آن علامت استجابت دعای زکریا در خصوص فرزند خواستن بود بر خلاف جریان مریم که صریحاً فرموده: . * از روزه صمت که راجع به مریم در آیه فوق نقل شده به دست می‏آید که چنین روزه‏ای در بنی اسرائیل بوده است و آن کلام عقلی است که شخص چند روز مثلاً دم از سخن فرو بندد و در مقابل فکر بکند. سکوت توأم با فکر معانی بسیاری به انسان می‏فهماند چنانکه بیتوته حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم در غار حراء ظاهراً شبیه آن بوده است: سکوت توأم با تفکّر. در المیزان از آیه شریفه استظهار شده که چنین صومی در بنی اسرائیل مستحب بوده. در مجمع از جبائی نقل شده که خدا مریم را به چنان نذری امر کرد والا جایز نبود که بدون نذر بگوید نذر کرده‏ام. در اسلام صوم صمت تشریع نشده بلکه حرام است رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم فرموده: «و لا صمت یوماً الی اللیل (الی‏آن قال) و صوم الصمت حرام» امام سجّاد علیه السلام فرمود: «صوم الصمت حرام» امام صادق علیه السلام فرموده: «و لا صمت یوماً الی اللیل» رجوع شود به وسائل کتاب صوم. فقهاء فرموده‏اند: حرام است انسان در نیّت روزه خویش سکوت را قید بکند ولی اگر بدون تکلّم روزه بگیرد اشکال ندارد. از روایات گذشته روشن می‏شود که روزه صمت یعنی فقط از تکلم امساک کند البته با نیّت، حرام است. اما در اسلام کم سخن گفتن و بیشتر باشد فتوی داده است. در اسلام غیر از روزه ماه رمضان روزه‏های واجب و مستحب بسیار است از قبیل روزه کفّارات و روزه ایام متبرکه ککه در کتب فقه مشروحاً ذکر شده است. روایات در ترغیب به روزه و ذکر ثواب آن بسیار است طالبان تفصیل به محلّ‏های مربوطه رجوع کنند. و روزه رمضان از ضروریات اسلام و منکر آن خارج از دین است.


کلمات دیگر: