کلمه جو
صفحه اصلی

طوایف


مترادف طوایف : طایفه ها، اقوام، تیره ها

فارسی به انگلیسی

tribes, clans, peoples, classes

مترادف و متضاد

طایفهها، اقوام، تیرهها


فرهنگ فارسی

۱ - مونث طایف . ۲ - جماعتی از مردم دسته گروه . ۳ - پارهای از چیزی جمع : طایفات ( طائفات ) طوایف ( طوائف ) .
طوائف جمع طایفه یا طوایف پشتکوه

جمع طائفه سلطان بدفع جمعی از طوائف افغانیان مشغول شد .

فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . طوائف ] (اِ. ) جِ طایفه .

لغت نامه دهخدا

طوایف. [ طَی ِ ] ( ع اِ ) طوائف. ج ِ طایفه. رجوع به طایفه شود.
- طوایف پشتکوه ؛ از ایلات کرد ایران و از طوایف متعدد ترکیب یافته است. جمعیت آن چهل هزار خانوار که محل سکونتشان جنوب کرمانشاه ، رودخانه سیمره دزفول ، بین النهرین است. در منطقه این طوایف جنگلهای بلوط انبوه یافت میشود. و رجوع به پشتکوه شود.
- طوایف فارس ؛ ییلاق آنها در کوه نارو میانه و بلوک میمند و فرابا و صیمکان و میمند است. زندگانی آنها از گوسفند و بز و خر است. و رجوع به فارس شود.

طوائف. [ طَ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ طائفه : سلطان به دفع جمعی از طوائف افغانیان... مشغول شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 423 ).
- طوائف ( ملوک... ) ؛ ملوک طوائف. عرب از ملوک طوائف ، اشکانیان خواهد.
- || و نیز دوره ای از تاریخ اندلس را دوره ملوک طوایف خوانند. رجوع به ملوک الطوائف شود.

فرهنگ عمید

= طایفه

طایفه#NAME?


پیشنهاد کاربران

این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
آنسیگان، آنسیگاس ( آنسیگ از سنسکریت: آنتیگْرهَ= طایفه + «ان، اس» )
اِسواجاتان، اِسواجاتاس ( اسواجات از سنسکریت: سْواجاتی= طایفه + «ان، اس» )
«اس» پسوند اوپ up ( = جمع ) در زبان سنسکریت است.

طوایف بزرگ غیور وشجاع مرزداربلوچ از مرزداران کشور در استان سیستان وبلوچستان منطقه مرزی ایران وپاکستان٪مثال گروه اتحادبزرگ ۳طوایف بزرگ بعنوان سادات سیدبلانوشی منتسب به سادات اولاد امام حسن مجتبی علیه السلام طایفه نهتانی٪گمشادزهی٪سالارزهی٪موسی زهی و شهی می باشند

طوایف یعنی : اقوام
دیگه خودتون بیشتر بگردید اما این بهترین معنی بود.


کلمات دیگر: