کلمه جو
صفحه اصلی

ضربات


برابر پارسی : آسیب ها، زنش ها، کوبه ها، کتک

فرهنگ فارسی

جمع ضربه
۱ - یکبار زدن . زدن ضربت . ۳ - زخم کوب . ۴ - آسیب . ۵ - کعبتین طاوس قرعه . ۶ - ( بکس کشتی ) هر یک از حملات ورزشکار که به نتیجه مثبت برسد . یا ضربه فنی . پیروزی یافتن بر حریف با فن کاری . یا دو ضربه یا سه ضربه زدن . از دو یا سه راه ( اسم ) استفاده کردن .
جمع ضربه

لغت نامه دهخدا

ضربات. [ ض َ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ ضربة.

فرهنگ عمید

= ضربت

ضربت#NAME?


دانشنامه عمومی

ضربات (روستا). ضربات به عربی ( الَضرّبات )، روستایی است در دهستان اخلود از توابع استان حُدَیده در کشور یمن در شبه جزیره عربستان.


کلمات دیگر: