کلمه جو
صفحه اصلی

فلاسک


برابر پارسی : دمابان

فارسی به انگلیسی

flask, thermos, vacuum flask, vacuum bottle, vacuum jug

فارسی به عربی

ترمس , قارورة

مترادف و متضاد

thermos (اسم)
قمقمه، فلاسک، ترمس، محفظه یا ظرف عایق حرارت

flask (اسم)
قمقمه، فلاسک، دبه مخصوص باروت تفنگ

فرهنگ فارسی

قمقمه، بطری
۱ - ظرفی از فلز شیشه یا جز آنها دارای دهانه تنگ ۲ - یخچال کوچک شیشه یی .

فرهنگ معین

(فِ سْ کْ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - بطری ، قمقمه . ۲ - ظرفی در دار و دو جداره برای خنک نگه داشتن آب یا گرم نگه داشتن چای ، دمابان (فره ).

لغت نامه دهخدا

فلاسک. [ فْلا / ف ِ ] ( فرانسوی یا انگلیسی ، اِ ) ظرفی از فلز یا شیشه و جز آن دارای دهانه تنگ. || یخچال کوچک شیشه ای. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

ظرفی دوجداره برای حفظ دمای مایعات داخل آن.

دانشنامه عمومی

فلاسک یا دمابان ظرفی است که مایعات یا گازها را گرم یا سرد نگه می دارد.
هدایت یا رسانایی
همرفت
تابش
نخستین فلاسک خلاء توسط سر جیمز دوار فیزیکدان و شیمیدان اسکاتلندی در سال ۱۸۹۲ ساخته شد. نخستین تولید تجاری آن در سال ۱۹۰۴ توسط شرکت آلمانی ترموس GmbH انجام شد. این ظرف ترموس یا فلاسک دوئر هم نامیده می شود.
یک فلاسک خلاء کاربردی، یک بطری شیشه ای، فلزی یا پلاستیکی با دیواره های میان تهی است که فضای باریک میان دیواره های درونی و بیرونی از هوا خالی شده است. همچنین می توان آن ها را دو بطری با دیواره های نازک در نظر گرفت که یکی درون دیگری جا می گیرد و در سر فلاسک به هم محکم شده اند.
استفاده از خلاء مانع از انتقال گرما از طریق رسانایی یا همرفت می شود. گرمادهی تابشی را نیز می توان با بهره از روکش های بازتابنده (مانند نقره پوش کردن) در رویه ها به حداقل رساند.

دانشنامه آزاد فارسی

فِلاسْک (vacuum flask)
ظرفی با قابلیت گرم نگه داشتن یا سرد نگه داشتن محتویات خود. فلاسک دارای دو جدار شیشه ای نقره پوش است که در پوسته ای خارجی از جنس فلز یا پلاستیک قرار می گیرند و بین آن ها خلأ ایجاد می شود. با فلاسک سه صورت انتقال گرما کاهش می یابد: با نقره پوش کردن شیشه، از تابش جلوگیری و خلأ نیز مانع رسانش و هم رفت می شود. فلاسک را دانشمندی بریتانیایی، با نام جیمز دیوئر، برای نگهداری گازهای مایع اختراع کرد (ح ۱۸۷۲).

فرهنگ فارسی ساره

دمابان


پیشنهاد کاربران

ترموس . دما بان

فلاسک یا فلاکس. . هر کلمه ایی آخرش ک باشد تورکی است. مثل کبک، کمک، امک، اکمک. . فلاسک ( فلا سک ) یک کلمه ی تورکی است. کلماتی که اولشان فلا دارند. مثل فلافل، فلات، فلاورجان ایسفهان، فلامینگو ( فلا مین قو ) کلماتی که آخرشان ک دارند. مثل نخودک، میخک، خروسک، سنجاقک، آخوندک، پیچک

فلاسک چیست؟
فلاسک FLASK به هر نوع ظرفی که برای نگه داری مایعات به صورت ایزوله حرارتی کاربرد دارد گفته می شود ، رایج ترین فلاسک ها در ایران ، ظروفی هستند که برای نگهداری از آب جوش و چایی استفاده می شود .

در برخی منابع واژه فلاسک را معادل با قمقمه ترجمه کرده اند و آن را در انواع مختلفی طبقه بندی کرده اند .

دمابان، واژه ای معنارسان و کاربردی به جای فلاکس.
زبان پارسی، زبانی با توانمندی بسیار برای برابرسازی واژگان دانشیگ


کلمات دیگر: