مترادف عرض اندام : اظهاروجود، تظاهر، خودنمایی، عرض وجود برابر پارسی : جلوه نمایی
فارسی به انگلیسی
defiance, parade, self-assertion, foray
defiance, parade, self-assertion
مترادف و متضاد
اظهاروجود، تظاهر، خودنمایی، عرضوجود
فرهنگ فارسی ساره
جلوه نمای
پیشنهاد کاربران
۱ - مطرح کردن٬ مطرح شدن. ۲ - نمایش دادن٬ نشان دادن٬ پز دادن٬ خود را در مرکز توجه قرار دادن. ۳ - جلوه٬ جلوه کردن٬ بارز شدن٬ معلوم شدن.
مانور
جلوه نمایی همسنگ درستی برای این واژه نیست زیرا جلوه واژه ای تازی به مانای آشکار است بنابراین واژه خودنمایی را پیشنهاد می کنم خواهشمندم بازنویسی گردد سپاسگزارم