کلمه جو
صفحه اصلی

قاطی


مترادف قاطی : آمیخته، درهم، مخلوط

متضاد قاطی : سوا

فارسی به انگلیسی

mixed

مترادف و متضاد

آمیخته، درهم، مخلوط ≠ سوا


فرهنگ فارسی

( صفت ) مخلوط درهم .

لغت نامه دهخدا

قاطی.( از ترکی ، ص ) مخلوط. درآمیخته. رجوع به قاتی شود.
- قاطی کردن ؛ مخلوط کردن. درهم کردن. آمیختن. درآمیختن. رجوع به قاتی کردن شود.

واژه نامه بختیاریکا

شِمتِه؛ شِندِه
شیونیدِه ( شیوسته )

پیشنهاد کاربران

گنگاشت gangasht. پارسی باستان زبان مردم لارستان

گنگاشیک نام واژه شایسته ای است برای دستگاه مخلوط کن یا میکسر
گنگاشیک ( gangashik

در زبان اچمی گَله یَک

قاتی یا قاطی از گلمه ی" قاتیشماق" به معنی مخلوط کردن و میکس کردن هست و کاملا ترکی هست این واژه
قاتیشدیرماق=مخلوط کردن
قاتما=به هم نزن

مثال: بونلاری بیزیم قشونا قاتما
معنی: اینارو با جمع ما مخلوط نکن

مثال:ایشلریمیز بیر بیرینه قاتیشیت
معنی: کارامون با هم بهم خورده ( قاتی )


کلمات دیگر: