برابر پارسی : خواهی
طلبی
برابر پارسی : خواهی
فرهنگ فارسی
با یائ نسبت . نزد علمائ علم معانی عبارتست از سخنی که بکسی که متردد در حکمیست القائ شده باشد .
لغت نامه دهخدا
طلبی. [ طَ ل ِ بی ی ] ( ع ص نسبی ) با یاء نسبت. نزد علماء علم معانی عبارت است از سخنی که به کسی که متردد در حکمی است القاء شده باشد، مانند آنکه به شخص متردد گوئی : اِن زیداً قائم ٌ، و تأکید در مثل این چنین سخن نیکو باشد. هکذا یستفاد من الاطول فی باب الاسناد الخبری. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).
فرهنگ فارسی ساره
خواه
پیشنهاد کاربران
خواستن، خواهی ، داشتن
طلب خواستن از یک فرد
کلمات دیگر: