مترادف فیض : بخشش، برکت، تفضل، عنایت، فضل، سرشار، فراوانی، لبریز، لطف
برابر پارسی : بهره، سود
grace, blessing, bounty, profusion, profit
benignity, blessing, effluence, emanation, treat
(تلفظ: feyz) (عربی) بهره ، فایده یا محبت و لطف کسی نسبت به دیگری ؛ (به مجاز) توفیق ، سعادت ؛ (در قدیم) بخشش .
بخشش، برکت، تفضل، عنایت، فضل، سرشار، فراوانی، لبریز، لطف
فیض . [ ف َ ] (اِخ ) (آیت اﷲ محمد) ابن علی اکبربن محمد. از فقهاء و مراجع بزرگ تقلید و از احفاد ملا محسن فیض کاشانی است . وی به سال 1293 هَ . ق . در قم متولد شد و در نجف و سامره از محضر درس اساتید بزرگ آخوند ملا کاظم خراسانی و سیدمحمدکاظم یزدی و میرزا محمدتقی شیرازی بهره مند گردید و به سال 1331 هَ . ق . به قم مراجعت کرد و به سال 1336 هَ . ق . حوزه ٔ علمیه ٔقم را بنیاد نهاد و به سال 1340 هَ . ق . مرحوم آیت اﷲ حائری را به قم دعوت کرد و با انتقال ایشان از اراک به قم حوزه ٔ علمی رونق گرفت . از جمله آثار وی تعمیر مدرسه ٔ فیضیه و دارالشفاء و ساختمان چند مسجد است .از تألیفات اوست : 1- مناسک حج ، با توجه به فتوای همه ٔ مراجع تقلید و به سبکی ساده و روان نگارش یافته و ازاینرو عمل بدان در هر زمان مجری است . 2- الفیض ، و این کتابی است استدلالی درباره ٔ چند مسئله از قبیل مسئله ٔ عدم تنجیس متنجس و عدم انفعال آب قلیل و غیره . 3- حاشیه بر کفایة الاصول . 4- حاشیه بر مکاتب شیخ انصاری . 5- حاشیه بر عروة الوثقی . 6- وسیلة النجاة. 7- ذخیرة العباد. وی به سال 1369 هَ .ق . / 1329 هَ . ش . در 78سالگی وفات یافت و در ایوان طلا در جوار حضرت معصومه مدفون گردید. کلمه ٔ آیت الفیض ماده ٔ تاریخ وفات اوست . (انجم فروزان ص 138، رجال قم ، قم را بشناسید، قم و روحانیت ص 155 و 156، مقدمه ٔ محجة البیضاء).
#
#
#
فیض . [ ف َ ] (اِخ ) رجوع به فیض (ملا محسن ) شود.
#
فیض . [ ف َ ] (اِخ ) لقب مطلب بن عبدمناف برادر هاشم بدان جهت که بسیارجود بود. (منتهی الارب ).
فیض . [ ف َ] (اِخ ) رود نیل . (منتهی الارب ). رجوع به نیل شود.
خاقانی .
خاقانی .
خاقانی .
حافظ.
حافظ.
خاقانی .
خاقانی .
خاقانی .
نظامی .
نظامی .
نظامی .
سعدی (دیوان چ مصفا ص 789).
خاقانی .
خاقانی .
حافظ.
حافظ.
کرامت
بهره