مترادف طلاکار : زرکوب، زراندود
طلاکار
مترادف طلاکار : زرکوب، زراندود
فارسی به انگلیسی
goldbeater
مترادف و متضاد
زرکوب، زراندود
فرهنگ فارسی
۱ - ( صفت ) آن که با طلا کار کند تذهیب کننده مذهب . ۲ - ( صفت ) چیزی که کار نقش و نگارش را از طلا ساخته باشند خانه طلا کار شمشیر طلا کار .
لغت نامه دهخدا
طلاکار. [ طِ / طَ ] ( ص مرکب ) طلاساز. || چیزی که کار نقش و نگارش از طلا باشد و کرده باشند، چون خانه طلاکار و شمشیر طلاکار :
منزل مردان ز نقش عاریت کاری خوش است
خانه چون فانوس از مهمان طلاکاری خوش است.
منزل مردان ز نقش عاریت کاری خوش است
خانه چون فانوس از مهمان طلاکاری خوش است.
محسن تأثیر ( از آنندراج ).
فرهنگ عمید
۱. کسی که پیشه اش ساختن اشیای زرین، به کار بردن تارهای طلا در چیزی، یا آب طلا دادن به چیزی است.
۲. آنچه نقش ونگارش از طلا باشد.
۲. آنچه نقش ونگارش از طلا باشد.
کلمات دیگر: